تحقیق
تعريف علمي واژهها:
فرار بخشي از رفتار ناسازگارانهاي است كه كودكان و نوجوانان مرتكب ميشوند كه ابتداء براي رفع نيازهاي عادي خود يا پركردن اوقات فراغت و سپس به اعمال ناهنجار ديگري از قبيل دزدي، ولگردي، روي مي آورند. از همه مهمتر يافتن افراد همسن و سال خود در پاركها و كوچهها و خيابنها به تشكيل گروههاي بزهكاري مبادرت ميورزند.
نوجواني:نوجواني به دورهاي اطلاق ميشود كه حدفاصل بين كودكي و ميانسالي است 18 – 12 سالگي و آغاز بزرگسالي، به عبارت ديگر فرد از كودكي به بزرگسالي، از مرحلهاي مي گذرد كه نوجواني گويند «نوايينژاد، 1366».
كجروي يا انحراف: انحراف نوعي درد، عارضه يا بيماري است كه آن را آسيب اجتماعي نام نهادهاند. بدين خاطر كه آثار و عوارض آن در اجتماع ظهور مييابد.
فرار دختران از خانه:
فرار نوجوانان و جوانان از خانواده امروزه در جهان به عنوان يك مسأله و مشكل اجتماعي توجه صاحبنظران را به خود جلب كرده است اهميت اين مسأله از آنجا بيشتر آشكار ميشود كه جامعهشناسان بقاء جامعه را در گرو بقاي خانواده و موفقيت و شكست جامعه را در سلامت و يا گسستگي نهاد خانواده، يافتهاند خانواده به عنوان سازمان اجتماعي كوچكي برخوردار از روابط تعاملي والدين ـ فرزندان است و روابط فرزندان، والدين و ساير اعضاء خانواده چون شبكه و نظامي در هم پيچيده است كه افراد آن در كنش متقابل با يكديگر و اين نظام در مجموعهاي از نظامهاي اجتماعي بزرگتر قرار گرفته است جامعة بزرگتر خود جزئي از زمينة فرهنگي براي الگوهاي رفتاري خانواده است و در تثبيت يا تزلزل آن تأثير دارد.
كانون خانواده، اساسيترين سهم را در آن دارد. مسير رشد، دورة بلوغ و نوجواني از حساسترين مراحل زندگي است كه از آن به عنوان دورة بحران يا دورة بيسر و ساماني روحي تعبير ميشود، در اين مرحله اگر والدين درك و شناخت درستي از شرايط روحي، عاطفي و جسماني فرزندان نداشته باشند و براي گذر بيمخاطره و كم مخاطره اين بحرانها او را مشتاقانه و آگاهانه همراهي نكند امكان بروز كجروي و رفتارهاي نابهنجار از سوي آنان افزايش خواهد يافت، فرار نوجوانان و جوانان از خانه يك زنگ خطر و هشدار است كه علاقمندان و دلسوزان جامعه را براي حفظ كيان خانواده و سلامت و تعادل جامعه به چارهانديشي فرار ميخواند.
دكتر مصطفي اقليما در پژوهشي با عنوان بررسي عوامل مؤثر در بازگشت مجدد زنان و دختران آسيب ديده اجتماعي بر مراكز بازپروري سازمان بهزيستي، معتقد است كه از جمله آسيبهاي اجتماعي، مسألة فرار دختران از خانواده و به دنبال آن مسألة روسپيگري است و با مطالعه در علل اين پديده و به خوبي روشن ميشود كه فقط بيكاري، جنگ، تنوعطلبي، فريبخوردگي، طردشدگي، شكست در عشق، تمايل بر درآمد بيشتر، علل جنسي و عوامل خانوادگي مهمترين عواملي هستند كه هر روز بر تعداد لطمههاي جديد روسپيگري ميافزايد با توجه به اينكه در جامعة ما اين مسأله به عنوان جرم محسوب ميگردد افرادي كه مرتكب چنين عملي ميگردند به مراكز بازپروري جهت انجام فعاليتهاي بازپروري ارجاع ميگردند. «اقليما، 1380: چكيده»
چه كساني از خانه فرار ميكنند؟
همة انسانها اگر در جايي كه به سر ميبرند «اعم از خانه و محل كار» احساس رضايت نكنند و فضاي حاكم بر محيط موجب رنج و عذابشان شود، به فكر فرار ميافتند. ولي از ميان خيل انسانهاي ناراضي و ناراحت، درصد بسيار كمي فكر خود را عملي ميكنند و آنهايي كه ماندهاند سعي كردهاند مشكلات و موجبات ناراحتي خود را در محيط بر طرف كنند يا خود را با شرايط موجود تطبيق دهند تا محيط قابل قبول و تحملپذير گردد.
تمايل بر فرار از محيط در مورد جوانها به خصوص در افراد 12 ساله تا 20 ساله قويتر و جديتر است. فرار از خانه براي نوجوان، نتيجة يك مسألة عاطفي و لاينحل، براي خانواده يك مسألة مربوط به روابط متقابل و براي جامعه يك مسألة احتمالي است.
فرار نوجوان از خانه، يك مشكل و معضل حاد و عمومي مبتلا به نهاد خانواده نيست، ولي نمود آشكاري از وجود مسألهاي عميقتر و پيچيدهتر به نام مسألة ارتباط نوجوان با والدين است.
شرايط عمومي افراد فراري:
بررسيها نشان داده است كه افراد فراري از نظر فردي، خانوادگي و اجتماعي داراي اين شرايط هستند: از نظر فردي: اختلالمنش دارند، افرادي ضعيفالارادهاند، حساس و زودرنجند، عقبماندگي درسي دارند، براي امور غير درسي ارزش بيشتري قائلند، برخي از آنها عقبماندگي ذهني دارند، شخصيتي تلقينپذير داشته و يا به انحرافات و اختلالات و بيماريهاي رواني از جماه صرع، اسكپرونرمني پارانويا مبتلا هستند و به علت عدم تكوين شخصيت، ثبات و انظباط اجتماعي ندارند. اگر چه افراد باهوش هم در بين آنها اندك نيست و حتي در بين آنها نوابغ هم ديده ميشود.
نحوة ارائه خدمات در ايران به افرادي كه از خانه فرار ميكنند:
در ايران، ارائة خدمات به اين افراد توسط چند ارگان انجامئ ميشود از جمله سازمان بهزيستي كشور و شهرداري، سازمان بهزيستي در قالب طرح بازپروري زنان و دختران آسيبديده اجتماعي طرح «مداخله در بحران» و طرح «خانة سلامت» بر ارائة خدمات ميپردازد. البته درصدي از مددجويان مراكز كودكان خياباني سازمان بهزيستي و خانههاي سبز و ريحانه شهرداري، شامل كودكان و نوجوانان فراري هم ميشود. چون موضوع تحقيق در مورد مراكز نگهداري دختران فراري است فقط به توصيف طرحهاي مربوط به زنان و دختران در معرض آسيب و يا آسيبديده اجتماعي ميپردازيم.
نتايج پژوهشهايي كه در خصوص دختران انجام شده است
نتايج يك پاياننامة كارشناسي ارشد روانشناسي عمومي نشان داد: ميزان افسردگي در دختران نوجوان بيشتر از پسران است. نصرتالله نوروزي در پاياننامة خود با موضوع ارتباط بين افسردگي، احساستنهايي و باورهاي غيرمنطقي در نوجوان و تفاوتهاي جنسي، آورده است: «ميزان افسردگي در دوران نوجواني از هر دورة سني ديگر بيشتر است و طرف ديگر در دوران نوجواني تفاوتهاي جنسي در ارتباط بين افسردگي و احساستنهايي و باورهاي غيرمنطقي خود را نشان ميدهند، ولي چگونگي اين تفاوتهاي جنسي سؤال برانگيز است.
بدين معني كه با وجود ميزان افسردگي بيشتر دختران نسبت به پسران، دختران تنهاتر از پسران نيستند، همينطور با وجود همبسته بودن افسردگي و باورهاي غير منطقي، ميزان باورهاي غيرمنطقي در دختران بيشتر از پسران نيست. ولي با وجود اهميت دوران نوجواني، تحقيقات زيادي در اين ارتباط در داخل كشور صورت نگرفته است. بنابراين با توجه به نكات فوق اين سؤالات مطرح گشتهاند كه، در جامعه ايراني از نظر ميزان افسردگي و احساستنهايي چه تفاوتهايي بين نوجوانان دختر و پسر وجود دارد و آيا ارتباط بين افسردگي و احساستنهايي در دختران و پسران نوجوان متفاوت است و يا اينكه باورهاي منطقي تا چه حد در اين تفاوتها مؤثر ميباشند.»
نتايج اين پاياننامه كه در سال 1377 با راهنمايي دكترمحمود ساعتچي در دانشگاه علامهطباطبايي تدوين شده، ميافزايد: ميزان افسردگي در نوجوانان دختر بيشتر و ميزان تنهايي نيز در نوجوانان دختر بيشتر است. از نظر ميزان باورهاي غيرمنطقي در بين دو جنس تفاوتي وجود ندارد. همبستگي بين افسردگي و احساستنهايي در نوجوانان دختر بيشتر از نوجوانان پسر است و همبستگي بين افسردگي و باورهاي غيرمنطقي در دو جنس تفاوتي با هم ندارند.