بررسی تاثیر داستانهای فکری بر فرهنگ سازمانی و خلاقیت کارکنان دانشگاه آزاد
دانلود نمونه پروپزال
- فرضيههاي تحقیق:
فرضيه اصلي:
داستانهاي فكري بر فرهنگ سازماني و خلاقيت كاركنان دانشگاه آزاد اسلامي واحد مشهدتاثير دارد
فرضيات فرعي:
1- داستانهاي فكري بر فرهنگ سازماني كاركناندانشگاه آزاد اسلامي واحد مشهد تاثيردارد
2- داستانهاي فكري بر خلاقيت كاركناندانشگاه آزاد اسلامي واحد مشهد تاثير دارد
کارشناسان علوم تربیتی بر این باورند که آشناسازی کودک با مهارتهای اندیشیدن میتواند علاوه بر تأثیرات مثبت گفتاری و شنیداری، روند اجتماعی شدن کودک را تسریع نماید؛ مهمتر اینکه به رشد استقلال فکری، تفکر انتقادی و خلاق در کودکان کمک مینماید . برای رسیدن به این هدف گنجاندن مفاهیم فلسفی و اخلاقی در قالب داستان میتواند به کودکان یاری رساند. از آنجا که داستانها یکی از مبانی مهم در رشد تفکر و ارتباط با کودکان هستند، لازم است داستانهای خاصی برای این منظور نگاشته شوند که اصول داستانهای فکری در نگارش آن مورد توجه قرار گرفته باشند. در اینجا به طور مختصر به برخی نکات ضروریتر که لازم است در داستان فکری مورد توجه قرار گیرند، اشاره میکنیم:
ـ داستان، روان و متناسب با سن کودک باشد.
ـ از موضوعات مورد علاقة کودکان استفاده شود.
ـ تفکر و تخیل کودک را برانگیزاند.
- مفاهیم در داستان به شیوهای به کار گرفته شود که کودکان در تجربة روزانة خود آنرا به کار برند.
ـ شخصیتهای داستان به گونهای طراحی شوند که کودک بتواند با آنها همانندسازی کند.
ـ داستان با فرهنگ ما مأنوس باشد و کودک به راحتی در فضای آن قرار گیرد.
ـ در داستان از دادن پیام مستقیم خودداری شود و به عبارت دیگر با قصد نصیحت نوشته نشود.
ـ موضوع داستان بحثانگیز باشد و کودکان را به گفتگوهای عمیق فلسفی تشویق کند.
ـ داستان سؤال برانگیز باشد و فرایند قضاوت و داوری را به طور غیر مستقیم به کودک بیاموزد.
ـ نتیجه گیری داستان به عهدة کودک گذاشته شود.
ـ هر عمل و حادثهای علت منطقی داشته باشد که برای کودکان قابل فهم باشد؛ البته لازم نیست علت حادثه حتماً در داستان قید گردد.
ـ اسم داستان جذاب بوده و طرح داستان را فاش نکند.
ـ در صورت سریالی بودن داستانها، متن آن از آسان به سخت سوق داده شود.
توجه به این نکته ضروریست که پس از طرح داستان، در ذهن بچهها سؤالات زیادی ایجاد میشود که مربی باید با درایت این پرسشها را به سمت و سویی سوق دهد که آنان به بهترین صورت ممکن به مفهوم یا مفاهیم مورد نظر داستان دقت پیدا کنند. البته اینکه تصور کنیم حتماً کودکان به نتیجهای که در ذهن داریم، برسند مورد نظر نیست بلکه فرایند بحث کردن، دلیل آوردن و پذیرفتن دلایل منطقی و درست بیشتر مدنظر است. به عنوان مثال؛ مربی در داستان موش و قورباغه که در ادامه بدان اشاره میشود میتواند سؤالات سادة بچهها را به سؤالات فلسفی تبدیل کند.
اغلب فرهنگ سازماني به عنوان عامل مهم در اندازهگيري عملكرد سازماني كه اشاره به ارزشهاي تعيين شده، مفروضات زيربنايي، انتظارات، محفوظات جمعي و معاني موجود در يك سازمان دارد، ناديده گرفته ميشود، فرهنگ سازماني بيان ميكند كه چه چيزهايي در حيطه ماست (كوئين ،1999 )
فرهنگ سازمانی را می توان در سه بخش "جلوه های ظاهری"، "ارزش های مورد حمایت" و "باورهای مشترک نهفته تعریف کرد. منظور از جلوه های ظاهری همان مواردی است که هنگام ورود به یک سازمان به چشم می آید. در واقع جلوه های ظاهری حسی است که هنگام ورود به یک سازمان به ما دست می دهد؛ حال چه از نظر ظاهر و پوشش افراد، چه از نظر معماری ساختمان و چه از نظر حال و هوای محیط. این بخش از فرهنگ سازمانی ملاک چندان مناسبی برای قضاوت راجع مجموعه فرهنگ سازمانی نیست چون صرفا ظواهر را نشان می دهد. ارزش های مورد حمایت : اهداف، استراتژی ها و خط و مشی هایی است که از جانب کل اعضای یک سازمان یا نهاد مورد پذیرش قرار می گیرد.
____________________________________________________________
1.Quinn. R(1999)
می توان گفت ارزش های مورد حمایت همان اصول و ارزش هایی است که یک سازمان به آن معتقد است و آنها را اجرایی می کند. مثلا برخی سازمان ها به کار تیمی اهمیت بالایی می دهند و این امر یکی از ارزش های شان به شمار می آید و کل اعضای سازمان در جهت عملی شدن آن می کوشند اما نکته اینجاست که ممکن است بین ظواهر یک نهاد یا سازمان و ارزش های عنوان شده ناسازگاری باشد. یعنی ظاهر امر چیزی را نشان دهد و اصول چیز دیگری را ، این تناقض را می توان در قالب بخش سوم فرهنگ سازمانی گره گشایی کرد. سومین بخش از تعریف فرهنگ سازمانی، باورهای مشترک نهفته است که به تفکرات، اندیشه ها و احساسات ناخودآگاهی گفته می شود. این نوع پندارها مسلم فرض می شوند چون ریشه ای ناخودآگاه دارند. در این ارزش های نهفته را باید در گذشته سازمان جستجو کرد، یعنی همان باورها و ارزش هایی که سازمان را در گذشته به موفقیت رسانده و به طور ناخودآگاه نهادینه شده است. در مجموع می توان نتیجه گرفت که فرهنگ سازمانی سيستمي از استنباط و درک مشترك است كه اعضای یک سازمان یا نهاد نسبت به آن سازمان دارند و همين ويژگي موجب تفكيك دو سازمان از يكديگر ميشود. تا دو دهه قبل به سازمانها به عنوان ابزارهاي عقلايي براي ايجاد هماهنگي و كنترل افراد براي اهداف نگريسته ميشد. نگاهي ژرفتر بر تعاريف سازماني اين واقعيت را روشن ميكند كه فرهنگ سازماني سيستمي از معاني مشترك ميباشد يا مجموعهاي است از اجزاي كليدي كه ارزشهاي سازماني را تشكيل ميدهد. بنابراين فرهنگ سازماني شيوه انجام گرفتن امور را در سازمان براي كاركنان روشن ميسازد (عاصميپور،1375)
ه- مرور ادبیات و سوابق مربوطه (بيان مختصر پیشینه تحقيقات انجام شده در داخل و خارج کشور پيرامون موضوع تحقیق و نتايج آنها و مرور ادبیات و چارچوب نظري تحقیق):
مفهوم داستان هاي فكري ، کارشناسان علوم تربیتی بر این باورند که آشناسازی کودک با مهارتهای اندیشیدن میتواند علاوه بر تأثیرات مثبت گفتاری و شنیداری، روند اجتماعی شدن کودک را تسریع نماید؛ مهمتر اینکه به رشد استقلال فکری، تفکر انتقادی و خلاق در کودکان کمک مینماید . برای رسیدن به این هدف گنجاندن مفاهیم فلسفی و اخلاقی در قالب داستان میتواند به کودکان یاری رساند. از آنجا که داستانها یکی از مبانی مهم در رشد تفکر و ارتباط با کودکان هستند، لازم است داستانهای خاصی برای این منظور نگاشته شوند که اصول داستانهای فکری در نگارش آن مورد توجه قرار گرفته باشند.
مفهوم فرهنگ عبارت است از، کیفیت زندگی گروهی از افراد بشر که از یک نسل به نسل دیگر انتقال پیدا می کند.از دیدگاه علمی تعاریف متعدد و متنوعی از فرهنگ ارائه شده است که در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود: در فرهنگ فارسی عمید، فرهنگ عبارت است از دانش، ادب، علم، معرفت، تعلیم و تربیت، آثار علمی و ادبی یک قوم یا ملت.به عقیده هافستد فرهنگ عبارت است از: اندیشه مشترك اعضاي یک گروه یا طبقه که آنها را از دیگر گروه ها مجزا می کندو در جایی دیگر، فرهنگ به صورت مجموعه اي از الگوهاي رفتار اجتماعی، هنرها، اعتقادات، رسوم و سایر محصولات انسان و ویژگیهاي فکري یک جامعه یا ملت تعریف می شود. فرهنگ واژهای است كه علمای علم اجتماع و پژوهشگران رشته مردمشناسی آن را به كار میبرند و این واژه از گسترش وسیعی برخوردار است و آنچنان مفید واقع شده كه آن را در سایر علوم اجتماعی نیز به كار میبرند. فرهنگ در قالب بحث تخصصی خود در حدود اواسط قرن نوزدهم در نوشتههای علمای مردمشناسی پدیدار شد و كاربرد علمی كلمۀ فرهنگ در اواخر قرن مذكور توسط تایلر1 (1917ـ1832) مردمشناس انگلیسی صورت گرفت.
یكی از مبانی اساسی علوم رفتاری با رشتۀ انسانشناسی آغاز میشود و یكی از رشتههای فرعی انسانشناسی، انسانشناسی فرهنگی است كه با مطالعه رفتار سازمانی ارتباط نزدیك دارد. انسانشناسی فرهنگی با رفتار مكتسبه انسانها كه از فرهنگ آنها تأثیر میگیرد و نیز با فرهنگ متأثر از این رفتار سر و كار دارد. درواقع بدون فهم عمیق ارزشهای فرهنگی جامعه نمیتوان رفتار سازمانی را به درستی فهمید.نقشی كه فرهنگ در رفتار انسان ایفا میكند، یكی از مهمترین مفاهیمی است كه در علوم رفتاری وجود دارد. هرچند تاكنون بهطور كامل مورد ارزیابی قرار نگرفته است. فرهنگ آنچه را كه انسان یاد میگیرد و نیز نحوه رفتار او را تعیین میكند. در مورد اینكه فرهنگ چگونه به وجود میآید، باید گفت كه فرهنگ پدیدهای است كه با توجه به خواستههای طبیعی و نیروهای اجتماعی سرچشمه میگیرد. جغرافیای منطقه، تاریخ و رویدادهای قوم، زبان و ادبیات رایج در میان مردم، دین و مذهب، اقتصاد و شیوۀ معیشت مردم در پیدایش فرهنگ اثر گذاشته و در تركیبی سازگار با یكدیگر، مجموعهای از ارزشها و باورهای چیره را پدید میآورند كه بر رفتار انسانی تأثیر میگذارد و ارتباط میان مردم را آسان میسازد.
مارسل موس : تمدن مجموعه ای است به قدر کافی بزرگ از پدیده های شهر نشینی به قدر کافی متنوع و به قدرکافی با اهمیت از نظر کمی و کیفی و معمولا بین چند جامعه مشترک است. (روح الامینی ،1377،صص49-50)
بهصورت خیلی كلی مفهوم فرهنگ عبارت است از، كیفیت زندگی گروهی از افراد بشر كه از یك نسل به نسل دیگر انتقال پیدا میكند. به عقیدۀ ادگار شاین فرهنگ را میتوان بهعنوان یك پدیده كه در تمام مدت اطراف ما را احاطه كرده است مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. به نظر وی هنگامی كه فردی، فرهنگی را به سازمان یا به داخل گروهی از سازمان به ارمغان میآورد میتواند به وضوح چگونگی به وجود آمدن، جای گرفتن و توسعه آن را ببیند و سرانجام آن را زیر نفوذ خود درآورده، مدیریت نماید و سپس تغییر دهد.بعضی از صاحب نظران در تعریف تمدن فرهنگ را لحاظ کرده اند.و فرهنگ را مبنای تمدن دانسته اند.مثلا رضا داوودی از متفکران ایران می گوید :تمدن صورت خاص زندگی مردم بر مبنای فرهنگ و تفکر است.به عبارت دیگر تمدن مجموعه ی آداب و رسوم و سنن و رفتار و کردار و فنون و صنایعی است که با تعلق به اصول و مبانی است ،نه آنکه بسط و تحول تمدن به خودی خود بتواند موجب تفکر تازه باشد.( منصورنژاد ،1381،ص18)
محصولات مشابه
علل ناکامی های بین ایران و کشورهای آسیای میانه بعد از فروپاشی اتحادیه جماهیرشوروی
دانلود نمونه پروپزال
پروپوزال
بررسی تاثیر تغییرات درون سازمانی بر عملکرد کارکنان( مطالعه موردی آموزش و پرورش ... )
دانلود نمونه پروپزال
پروپوزال
بررسی رابطه بین شایسته سالاری و آوای سازمانی کارکنان با نقش تعدیلگر خلاقیت سازمانی
دانلود نمونه پروپزال
پروپوزال
طراحی فضای شهری برای ایجاد مکان سوم در راستای استفاده طبقات مختلف اجتماعی
دانلود نمونه پروپزال
پروپوزال