ایران پروداک|مرکز تخصصی تحلیل آماری پایان نامه،کاهش تضمینی همانندجویی
ایران پروداک
مبانی نظری اعتماد سازمانی

مبانی نظری اعتماد سازمانی

مبانی نظری و پیشینه مدیریت
قیمت: ۱۵,۰۰۰ تومان
۳۰,۰۰۰
703

اعتماد سازمانی

گفته شد كه انجام تحقيقات در زمينه اعتماد، با مشكلاتي متعدد مواجه بوده است. اصلي‌ترين و عمده‌ترين مشكل در اين زمينه، فقدان تعريفي واضح و شفاف از اعتماد و عوامل مؤثر بر آن بوده است. در زبان فارسي، مفهوم اعتماد، مترادف با اطمينان، باور و تكيه‌كردن به‌كار رفته است. بررسي ادبيات موجود در اين زمينه نيز بر اين موضوع صحه مي‌گذارد. لذا در زير، تعدادي از تعاريف موجود ارائه مي‌شوند:

فرهنگ آكسفورد، اعتماد را به اين‌صورت تعريف كرده است:

اطمينان يا اتكاء به برخي از ويژگي‌ها يا خصايص يك شخص يا سازمان

پذيرفتن يا اعتباردادن به شخص يا سازمان بدون بررسي و دريافت شواهد و قرائن

باور يا اعتماد و يا اتكاء به صداقت يك فرد يا سازمان

داشتن انتظارات مطمئن نسبت به يك فرد يا سازمان

صداقت، درستي و وفاداري


مبانی نظری اعتماد سازمانی 
نوع فایل: WORD
منبع: دارد
پاورقی: دارد
تعداد صفحه: 20

تعریف اعتماد سازمانی

فرهنگ و بستر، اعتماد را تكيه مطمئن بر افراد و اشياء و نيز وابستگي مطمئن به ويژگي‌ها، توانايي‌ها، قدرت و درستي افراد، معنا كرده است. شايستگي‌هاي طرف ديگر و عمل كردن براساس اصول اخلاقي و قابل‌پيش‌بيني او دارد.


اعتماد، اين باور است كه كساني كه به آنها وابسته‌ايم، انتظارات ما را از خودشان، برآورده خواهند كرد. 

«راجرز» اعتماد را با اطمينان از اينكه فعاليت‌هاي ديگران با گفتارشان سازگاري دارد، تعريف كرده است. وي در تعريفي ديگر مي‌گويد: اعتماد يعني افرادي كه با آنان همكاري مي‌كنيد، نسبت به سعادت و مصالح شما علاقمند هستند بدون اينكه توانايي انجام كاري براي آنها داشته باشيد. «راكي» نيز در تعريف اعتماد مي‌گويد: «اعتماد يعني اطمينان يافتن از رعايت درستي، لياقت، قابل پيش‌بيني بودن از ناحيه فرماندهان و نيروهاي تحت امر آنها» و يا اعتماد عبارت است

از: «قابليت محاسبه، قابليت اتكاء و قابليت پيش‌بيني».(قربانی ، باب الحوائجی ،1394: 3)

«كلي» در مورد اعتماد مي‌گويد اعتماد عموماً بر حسب انتظارات يا باورها تعريف مي‌شود. باورها حاكي از آن هستند كه ديگران از خصايصي نظير: خيرخواهي، صداقت، كارداني و پيش‌بيني‌پذيري برخوردار باشند. بنابراين اگر (فقط) يكي از اين باورها مبنا قرار گيرد، اين رابطه ممكن است بسيار بي‌ثبات باشد، اعتماد مخلوطي از احساس و تفكر عقلي است.

برخي نويسندگان گفته‌اند: اعتماد، از نگرش عمومي افراد به ميل به اعتماد به ديگران منشاء مي‌گيرد. «روتر» مفهوم اعتماد بين فردي  را انتظاري كه فردي از فرد ديگر دارد، دانسته و‌آن را معادل «قولي» مي‌داند كه فردي از فرد ديگر مي‌گيرد و مي‌داند كه براساس آن به فرد يادشده اعتماد مي‌كند. «واتر» بيان مي‌كند كه بعضي چيزها مانند رفتاري شخصي است كه فرد در موقعيتي آزاد انجام مي‌دهد و گاهي انجام نمي‌دهد. مثلاً، «در مواجه شدن با قوي‌ترها مناسب‌تر است كه جانب احتياط رعايت شود تا اينكه در مورد اعتماد آنها اطمينان حاصل شود» و يا «والدين معمولاً بر رعايت قول و وعده‌هايشان تأكيد دارند».(تايلر[1]،2003  :32)

با بررسي تعاريفي كه در مورد اعتماد بيان شد، مشخص مي‌شود كه رويكردهايي متفاوت نسبت به مفهوم اعتماد وجود دارد. دسته اول، تعاريفي هستند كه به‌جاي تبيين مفهوم اعتماد، به ويژگي‌هاي فرد مورد اعتماد (صداقت، درستي و خيرخواهانه) اشاره دارند.



در دسته دوم، اعتماد به‌عنوان قابليت محاسبه، قابليت اتكاء و قابليت پيش‌بيني بين افراد معرفي شده است. در دسته سوم، اعتماد به‌عنوان انتظار يا اين باور دانسته شده است كه افراد دوست دارند ديگران به طريقي قابل پيش‌بيني باشند. به‌بياني ديگر، ما به ديگران اعتماد مي‌كنيم تا منافعمان را درنظر بگيرند. ايده محوري اعتماد، اين است كه اعتماد بر نوعي انتظار استوار است و تخطي از اين انتظارات، اعتماد را مخدوش مي‌سازد اما ضرورتاً بي‌اعتمادي را ايجاد نمي‌كند.

محصولات مشابه