ایران پروداک|مرکز تخصصی تحلیل آماری پایان نامه،کاهش تضمینی همانندجویی
ایران پروداک
مبانی نظری رهبری تحول آفرین

مبانی نظری رهبری تحول آفرین

مبانی نظری و پیشینه مدیریت
قیمت: ۱۶,۰۰۰ تومان
673

مبانی نظری 
نوع فایل: WORD 
منبع: دارد
پاورقی: دارد
تعداد صفحه: 20
قیمت: 16.000 تومان

هر چند به تعداد افرادي كه درصدد ارائه تعريفي از رهبري برآمده‌اند، به همان تعداد تعريف براي رهبري وجود دارد ولي از نظر مديريت، رهبري فرآيند هدايت و اعمال نفوذ بر فعاليتهاي گروه يا اعضاي سازمان مي‌باشد، چنين تعريفي چهاركاربرد مهم دارد.
نخست، رهبري، در مورد كسان يا افراد ديگري مثل زيردستان يا پيروان مطرح مي‌شود.
چون اين افراد يا پيروان بايد دستورات رهبري را بپذيرند، درصدد تعيين مقام و منزلت ولي يا رهبر بر مي‌آيند و در نتيجه فرآيند رهبري را امكان پذير مي‌سازند. همة ويژگي ها و خصوصيت هاي رهبري، بدون وجود پيرو و زيردست، به هيچ تبديل خواهد شد.
دوم، رهبري مستلزم توزيع نابرابر قدرت بين رهبر و اعضاي گروه مي‌شود. اگرچه اعضاي گروه بدون قدرت نيستند و مي‌توانند فعاليت‌هاي گروه را از راههاي متعدد و گوناگون شكل دهند، ولي ترديدي نيست كه معمولاً قدرت رهبر بسيار بيشتر است.
سومين جنبه رهبري توانايي وي در به كارگيري شكل هاي مختلف قدرت براي اعمال نفوذ بر رفتار پيروان از راههاي گوناگون است. در واقع اين رهبران هستند كه مي‌توانند بر كاركنان و اعضاي سازمان اعمال نفوذ نمايند به گونه‌اي كه آنها براي خير و صلاح شركت فداكاري يا ايثار نمايند.
چهارمين جنبة رهبري آميزه¬اي است از سه جنبة نخست و آگاهي از اينكه رهبري با «ارزش¬ها» سروكار دارد. رهبري معنوي با ارزشها سروكار دارد و ايجاب مي‌كند كه دربارة راهها وگزينه هايي كه در پيش رو قرار دارد به پيروان آگاهي لازم داده شود تا آنها بتوانند هنگام واكنش نشان دادن در برابر پيشنهاد يك رهبر جهت رهبري، انتخابي آگاهانه بنمايند. ( استونر و همکاران،1935: 804)
2-1-1- تعريف رهبري
ـ كيمبل وايلز، رهبري عبارت از هر نوع كنشي است كه براي تعيين هدفها و مقاصد جمعي و وصول به آنها صورت مي‌گيرد. (وایلز، 1377: 26)
ـ فن بهتر بسيج كردن و بهتر سامان دادن و بهتر سازمان دادن و بهتر كنترل كردن نيروهاي انساني و بكاربردن آنها. (مطهري، 1364: 235)
ـ جرج تري، رهبري عبارت است از عمل تأثيرگذاري بر افراد بطوريكه از روي ميل و علاقه براي هدفهاي گروهي تلاش كنند (هرسي و همکاران، سال 71).
ـ رابرت تاننبوم، ايرونيگ و چلر و فرد مازاريك، رهبري را بعنوان تأثيرگذاري بين افراد تعريف
مي‌كنند كه در وضعيتي اعمال مي‌شود و بوسيلة فراگرد ارتباط بسوي تحقق هدف يا هدفهاي خاصي معطوف مي‌گردد. (هرسي و بلانچارد، 71:1972 )
ـ هارولدكونتز و سيرل اودانل مي‌نويسند كه رهبري تأثيرگذاري بر افراد است تا تحقق هدف مشتركي را دنبال كنند. (هرسي و بلانچارد،71:1972 )
ـ هنر يا علم نفوذ در اشخاص به طوري كه با ميل و خواستة خود در جهت حصول به هدفهاي تعيين شده گام بردارند. (ميرسپاسي، 39:1369)
ـ امام محمد غزالي، همة فضائل رهبري بايد جزء سرشت رهبر شود و آن محال است تحقق يابد جز آنكه عنان خود را به دست عقل دهد تا فرمانبرداري از وي آسان آيد و تكلف برخيزد پس اگر عقل وي تقاضايي هم نمايد وليكن او به تكلف نكند هنوز بيمار است و از مرز اعتدال دور. (عباس‌زادگان، 1379: 283)
ـ آشفتة تهراني، هرنوع اقدام يا اقدامهايي است كه مدير براي رسيدن به هدفهاي گروهي به عمل مي‌آورد و نيز كيفيتي است كه انگيزه¬هاي بالقوة موجود در سازمان را براي رسيدن به پيروزي جامة عمل مي‌بخشد (همان‌منبع)
ـ قدرت جذب افراد، تأثير و نفوذ در آنها و توانايي پذيراندن شخصيت به طوري كه افراد (پيروان) به طور داوطلبانه در يك شرايط معين، رهبري او را بپذيرند. (ميركمالي، 72:1375)

محصولات مشابه