ایران پروداک|مرکز تخصصی تحلیل آماری پایان نامه،کاهش تضمینی همانندجویی
ایران پروداک
مبانی نظری شایسته سالاری

مبانی نظری شایسته سالاری

مبانی نظری و پیشینه مدیریت
قیمت: ۲۲,۰۰۰ تومان
724

مبانی نظری 
نوع فایل: WORD 
منبع: دارد
پاورقی: دارد
تعداد صفحه: 22
قیمت: 22.000 تومان

2-4- شایسته سالاری
      این بخش به تعریف شایسته سالاری ، اهمیت و ضرورت آن و الزامات دستیابی به شایسته سالاری می پردازد .
2-4-1- تعریف  شایسته سالاری:
        «شايسته‌سالارى» به لحاظ لغوي از دو كلمة «شايسته» و «سالار» تشكيل شده كه «شايسته» صفت و به معناى لايق و سزاوار بوده(عميد، 1380: 783) و «سالار» نيز به معناى سردار، رئيس، بزرگ، پيشرو قافله و لشكر است.( عميد، 1380: 710) بنابراين، «شايسته‌سالارى» در لغت، به معناى پيشرو بودن در لياقت و شايستگى‌هاست. به بيان ديگر، «شايستگى» در لغت به معناى «داشتن توانايى، مهارت، دانش، لياقت و صلاحيت» است.( حق‌پناه، 1381) 
شايسته سالاري مفهومي رايج و شناخته شده در علوم سياسي، حكومت داري و شايستگي به معناي داشتن توانايي، مهارت، دانش، لياقت و صلاحيت است. مديران و رهبران، نقش تعيين كننده و ِ بدون جايگزيني در توفيق يا شكست سازمان ها دارند. هيچ سازماني را نمي توان يافت كه رشد مستمر و موفقيت پايداري را تجربه كرده باشد، مگر آنكه توسط مدير يا تيمي از مديران و رهبران شايسته و كارآمد، اداره و هدايت شده باشد . فرهنگ نامه ويكي پديا نيز شايسته سالاري را نظامي از دولت يا سازمان معرفي كرده است كه در آن توانايي، شايستگي و استعداد به جاي ثروت، فاميل بازي، امتيازات طبقاتي، رفيق بازي، شهرت يا ديگر عوامل تاريخي، موقعيت اجتماعي و يا قدرت سياسي قرار مي گيرد. بر اساس فرهنگ نامه مذكور، جامعه شايسته سالاري امروزه به عنوان نوعي از جوامع به كار مي رود كه در آن ثروت، مقام و موقعيت اجتماعي از طريق رقابت، استعداد و صلاحيت كسب مي شود و بر اين فرض اساسي قرار دارد كه مقام، مسئوليت ها و پرستيژهاي اجتماعي موروثي نبوده و اختياري اند. شايسته سالاري ديدگاه يا مفهومي تداعي كننده يك نظام (دولت، جامعه، و سازمان) است. نظامي مهياكننده فرصت هاي برابر كه در آن افراد بر اساس شايستگي، صلاحيت، دانش و تلاش و بدون ملاحظات سياسي، اجتماعي و اقتصادي شناسايي مي شوند، بدون ملاحظات مذكور پاداش مي بينند و مسير رشد و ترقي را طي مي كنند (ابطحي و عبدصبور، 1389: 25).
شايسته سالاري، يعني ايجاد فرصت هاي شغلي برابر، بدون توجه به معيارهاي ذهني و سليقه اي مانند طبقه اجتماعي، ثروت، وابستگي فاميلي، افكار و عقايد و توجه به معيارهاي عيني مانند دانش، تجربه، مهارت، رفتار و اطلاعات. روشن است كه ايجاد شايسته سالاري بر مبناي يك سيستم جامع و با در نظر گرفتن تمامي جنبه هاي آن، امكان پذير است. مسلماً، سابقه و شهرت در زمرة ويژگي هاي ناپايدار شايستگي مي باشند. براي همكاري در يك سازمان شايسته سالار، يك فرد بايد شايستگي خود را در قالب هوش و استعداد ذاتي، تحصيلات و مهارت ها به اثبات برساند. افراد شايسته در برخي ويژگي هاي فردي از ديگران متمايز مي باشند. به همين دليل، بايد منافعي بيش از ديگران دريافت كنند. بهترين نويسنده، بهترين مدير، بهترين فروشنده، بهترين ورزشكار و بهترين معلم، كساني هستند كه از ديگران متمايز بوده و در مقايسه با ديگران، از مزيت رقابتي برخوردارند كه آنها را از ديگران مستثنا كرده و براي آنها همين مزيت رقابتي عامل كسب درآمد بيشتر و يا احترام بيشتر به سايرين است (گلكار،1381 :25).
در بحث بررسي مفاهيم شايستگي و شايسته سالاري تعابير و تعاريف گسترده اي بيان شده است كه اين دو مفهوم را از ديد متخصصان بررسي كرده و به تعاريف مهم اشاره كرده و آنها را جمع بندي مي كنيم. 
شايسته سالاري يك فلسفه و نگرش مديريتي است كه در آن منابع انساني با توجه به تلاش و توانايي ذاتي آنها در جايگاه خود قرار گرفته و توسعه مي يابند. بنابراين، شايستگي را مي توان معادل بهره هوشي و تلاش يك فرد در نظر گرفت (گلكار و ناصحي فر، 1381: 3).
كاتانو، نيوسام و دي شايستگي را اينگونه تعريف مي كند: هر گونه دانش، مهارت، توانايي يا كيفيت
 شخصي است كه از طريق رفتار نشان داده مي شود و منجر به تعالي خـدمت دهي مــي گــردد (باندر ،2003: 34) 
شايستگي يعني: يك تشريح مكتوب از مهارت هاي شخصي و عادات كاري قابل سنجش كه درجهت دستيابي به اهداف كار استفاده مي شود(گرین، 1999: 7)
مهارتها و عاداتي كه براي كاركنان ضرورت دارد تا در يك شغل موثر باشند به عنوان مفهوم شايستگي در نظر گرفته مي شود (منسفید ،1996: 41)
ميرابايل مي گويد: شايستگي عبارت است از دانش، مهارت و توانايي يا ويژگيهاي مرتبط با عملكرد بالا در يك شغل(میرابل ،1996: 5)
شايستگي يعني دانش، مهارت، توانايي ها و ساير خصيصه هايي كه براي شكل دهي رفتارهاي مطلوب در آينده مورد انتظار است(دیر،1996: 4) از ديدگاهي شايستگي در سه مفهوم بيان شده است كه عبارتند از: 
شايستگي رفتاري: گفته ها و اعمال فرد كه در عملكرد قوي يا ضعيف وي تاثير مي گذارد 
شايستگي دانش: آنچه يك فرد درباره حقايق،فن آوري، تكنولوژي، شيوه ها و روشهاي  يك شغل تخصصي در سازمان مي داند.
شايستگي انگيزشي: احساس فرد درباره يك شغل يا سازمان و يا محيط شغلي(مایر  :1996: 23)
شايستگي در نظام شايسته سالارانه: عبارت است از خصوصيات بارز فردي كه بطور معمول به ملاكهاي مرجع در مورد بهره روي و يا عملكرد عالي در يك زمينه كاري و يا موقعيت شغلي مرتبط مي باشد. اين صلاحيت ها را در تعاريف مختلف به دو گونه طبقه بندي كرده اند: 
1-صلاحيت هاي مقدماتي: شامل خصوصيات فردي، دانش و مهارتهايي است كه هر فرد در هر شغلي نياز دارد تا بتواند حداقل كارايي را از خود بروز دهد.
2-صلاحيت هاي اختلاف زا: كه عملكرد عالي را از عملكرد متــوسط و ضعيــف متمــايز مي كند (اسپنثر ، 1993: 11)
با بررسي و جمع بندي مفاهيم ذكر شده در شايستگي مي توان به تعريف جامع تري رسيد كه عبارت است از: مجموعه ويژگيها، تواناييها و مهارتهاي فردي و متغيرهاي شخصيتي فرد كه باعث مي شود افراد در موقعيتهاي گوناگون عملكردي اثربخش تر و كاراتر (بهره ورتر) در جهت تحقق اهداف فرد، سازمان و جامعه از خود بروز دهند. 
شايسته سالاري: عبارت است از به كار گرفتن شايسته ها براي اداره كردن افراد با توجه به سطح فرهنگ و ارزش ها(باقري زاده، 1379: 7)
شايسته سالاري: يعني افراد شايسته را در مشاغل و مناصب مرتبط به خودشان كه توانمندي انجام آن را دارند قرار دهند تا بتوانند بر حسب شايستگي هاي خود در پيشرفت فردي و سازماني موثر واقع شوند(ابيلي، 1384: 27)
شايسته سالاري: فرايندي است كه از شايسته گزيني آغاز شده و به شايسته پروري و شايسته پردازي ختم مي شود و اين روند پيوسته در حال تحول است(احمدي، 1380: 63)

محصولات مشابه