مبانی نظری وجدان کاری

وجدان کاری[1]

در بين عوامل مؤثّر در توليد، كـار كـردن از جايگـاه ممتازي  برخوردار است؛ زيـرا بـا انجـام كـار و اسـتفاده ازنيروي انساني، ساير عوامل و منابع مورد بهره برداري  قرار مي گيرند. حتي فناوريهاي پيشرفته كه امروزه تا حد زيادي جانشين نيروي انساني شده محصـول كـار و ابتكـار انسـاناست. كار براي امـرار معـاش و تـلاش در راه توليـد بـرايتأمين نياز خود و ديگر افراد جامعه از ديدگاه اسلام وظيفه اي است كه موجب محبوبيت شـخص در پيشـگاه الهـي وتامين كننده سعادت دنيا و آخرت هر مسلمان مـي گـردد.كار و تلاش سـيره عملـي رسـول گرامـي اسـلام و امامـانمعصوم بوده و همه انبيا و صالحان چنين راه و رسمي داشته اند.  

وجدان كاري عاملي است كه باعث ايجاد نظم در كار و حس انجام وظيفه در افـراد مـي شـود. توجـه بـه مفهـوم وجـدانكاري در سازمانها، توجه به اخلاق و روابط انساني است؛ زيرا اخلاق، تعهد ايجاد           ميكنـد و باعـث مـي شـود، افـراد نسـبت بـه وظايف و رفتار شغلي خود به بهترين شكل و بدون وجود عامل كنترل خارجي حساس باشند. وجـود وجـدان كـاري در يـكسازمان باعث افزايش سطح بهره وري، تحقّق توسعه پايدار، تحول فرهنگي انسان، ثبـات مـديريت ونظـم اقتصـادي مـي گـردد.