مبانی نظری
نوع فایل: WORD
منبع: دارد
پاورقی: دارد
تعداد صفحه:24
مديريت دانش در عصر جديد، تحولات شگرفي را در مباحث مديريتي ايجاد کرده است. مديريت دانش به دنبال تصرف دانش، خرد و تجربيات با ارزش افزوده کارکنان و نيز پياده سازي، بازيابي و نگهداري دانش به عنوان داراييهاي سازمان است. به گفته پيتر دراکر[1] "راز موفقيت سازمانها در قرن 21 همان مديريت دانش است". بنابر اين مديريت سازمانها بايد با تکيه بر دانايي برتر امکان اتخاذ تصميمات معقول تر در موضوعات مهم و بهبود عملکردهاي مبتني بر دانش را پيدا کنند. از اين رو مديريت دانايي مقوله اي مهمتر از خود دانايي محسوب مي شود که در سازمانها به دنبال آن است تا نحوه چگونگي تبديل اطلاعات و دانسته هاي فردي و سازماني را به دانش و مهارتهاي فردي و گروهي تبيين و روشن نمايد (گلسر[2]، 2003: 211).
هر چند در حال حاضر سازمانهاي بسياري در زمينه توسعه دانش در سطوح مختلف سرمايه گذاري کرده و موفق بوده اند اما سازمانهاي بسيار زيادي نيز با شکست مواجه شده اند. عدم وجود مکانيزمهاي صحيح ارزيابي و پياده سازي مديريت دانش، اين نوع سرمايه گذاري را در ذهن مديران تنها به يک هزينه اضافي تبديل نموده است. از اين رو سازمانها بايد محيطي را براي اشتراک، انتقال و تقابل دانش در ميان اعضاي خود به وجود آورند و افراد را در جهت با مفهوم کردن تعاملاتشان آموزش دهند و سعي در ايجاد بستر سازي و شناسايي عوامل زمينه اي جهت استقرار مديريت دانش در سازمان نمايند (بالوگان[3]، 2004: 581).
مدیریت دانش به عنوان یک زمینه مهم برای تمرین و تحقیق در سیستم های اطلاعاتی به وجود آمده است. این زمینه با تکیه بر مبانی نظری اطلاعات اقتصادی ، مدیریت استراتژیک ، فرهنگ سازمانی ، رفتار سازمانی ، ساختار سازمانی ، هوش مصنوعی ، مدیریت کیفیت و اندازه گیری عملکرد سازمانی است. این تئوری ها اساسی برای مفاهیم جدید میباشند که زمینه ای برای مدیریت دانش فراهم و فرایند مدیریت دانش را تعریف می کنند و ما را قادر می سازند تا نتایج این فرآیند را ارزیابی کنیم.
اهمیت دانش به طور فزاینده ای به عنوان دارایی اصلی تجارت در شبکه های جهانی شده معاصر دیده می شود. اساس موفقیت فردی و سازمانی به وسیله کار با دانش و دانشمندان است ، جایی که عملکرد آن به شدت متکی به کار دانش در بسیج دانشمندان است. پیتر دراکر (متولد 1909 و به عنوان پدر مدیریت شناخته شده است) ، خاطرنشان کرد که منبع ثروت چیزی است که به طور خاص به عنوان دانش انسانی گفته می شود. برای استفاده از دانش در کارهایی که قبلاً شناخته شده اند می توان به عنوان بهره وری نام برد. از طرف دیگر ، اگر کاربرد دانش به وظایف جدید و متفاوت تحمیل شود ، ما آن را نوآوری می نامیم. (MuhamadulBakirYaakub,Khatijah Othman,2014)
براساس (Movizzo 1995) ، دانش به طور فزاینده ای به عنوان دارایی اصلی تجارت تلقی می شود. در حالی که توماس و لارنس (2001) تأكید كردند ، نباید دانش را به عنوان داده یا اطلاعات در نظر گرفت. با این حال ، کم و بیش به هر دو مربوط می شود ، و تفاوت بین این دو اصطلاح معمولاً در یک درجه کاربردی است. اگرچه ، تأکید بر این نکته مهم است که داده ها ، اطلاعات و دانش از نظر دانشگاهی مفاهیم تبادل پذیری نیستند.
تمايز «داده»، «اطلاعات» و «دانش» مشكل است. تنها از طريق مفاهيم
بيروني يا از ديدگاه كاربر ميتوان بين «داده»، «اطلاعات» و «دانش» تفاوت قائل شد.
معمولاً داده به عنوان مواد خام، اطلاعات به عنوان مجموعه سامان يافتهاي از داده
و دانش به عنوان اطلاعات با مفهوم شناخته ميشود (بات[1]، 1381:
83-71).
فرهنگ قرن بيستم چمبرز، دانش را چنين تعريف مي كند «عقيده تثبيت شده، آن چيزي كه
شناخته شده است، اطلاعات، آموخته، علم، يادگيري، مهارت عملي، آگاهي، شناخت و
غيره». دانش تركيب سازمان يافتهاي است از «داده» كه از طريق قوانين، فرآيندها و
عملكردها و تجربه حاصل آمده است. به عبارت ديگر «دانش» معنا يا مفهومي است كه از
فكر پديد آمده و بدون آن، «اطلاعات» يا «داده» تلقي ميشود. تنها از طريق اين
مفهوم است كه «اطلاعات» حيات يافته و به «دانش» تبديل ميشودبنابراين تمايز بين «اطلاعات» و «دانش» به ديدگاه
كاربر بستگي دارد. دانش يك مضمون وابسته است از آنرو كه «مفاهيم» در ارتباط با يك
الگوي مشخص تفسير ميشود و مديريت يعني «روش هدايت و استفاده از چيزي » (نوناکا[2]، 1996:
31-18)
اصطلاح مدیریت دانش یک اصطلاح کاملا بیثبات است. درست مثل هم خانوادههای آن مثل اطلاعات، مدرک و سند، راه های متعددی برای تفکر درباره آن وجود دارد (مک اینرنی و لوفور[3]، 2000: 20-23).
تعريف مديريت دانش طبق نظر يكي از متخصصين چنين است «مديريت دانش، سازگاري براي حفظ و ثبات سازماني را در مواجهه با تغييرات در حال رشد محيطي را فراهم مي كند. ضرورتاً آن دسته از فرايندهاي سازماني را مد نظر دارد كه در جستجوي تركيب و تلفيق محتواي پردازش شده داده ها و اطلاعات حاصل از فناوريهاي اطلاعاتي با خلاقيت و نوآوري عوامل انساني است (مل هوترا[4]، 1999: 12). تعريف ديگري هست كه «مديريت دانش، عملاً، شامل شناسايي و بازنمايي سرمايه هاي فكري موجود در سازمان، توليد دانش جديد براي برتري رقابتي در درون سازمان، ايجاد امكان دسترسي به حجم وسيعي از اطلاعات سازماني، اشتراك در بهترين كارها، و فناوري كه قادر به انجام همه موارد مذكور باشد، شامل گروه افزار و اينترانت ها (بارکلی و مورای[5]، 8:1997). بات مديريت دانش را فرآيند ايجاد، تأييد، ارائه، توزيع و كاربرد دانش می داند. مديريت دانش اين گونه نيز تعريف مي شود «حرفه اي كه هدف آن مهار و به كارگيري دانش و اطلاعات و ايجاد دسترسي بي كم و كاست به آن براي همه كاركنان در يك سازمان، است با این هدف كه آنها كارشان را بهتر انجام دهند (سوکومار[6]، 1999: 11). از اين تعريف چنين به نظر مي رسد كه مديريت دانش داراي دو بعد است، فيزيكي و غير فيزيكي و دو حالت زنده و بي جان، يك متخصص اطلاع رسانی و يك كتابدار متخصص كه تاكنون خودش را بيشتر وابسته به فناوري اطلاعات و نتايج آن كرده است، بايد فراتر از ديگر مردمان در حوزه هاي ناشناخته اي مثل خلاقيت، دانش، انديشه و غيره در جهت ايجاد سود براي سازمان مادر خود، به مطالعه و جستجوي جنبه هاي ناشناخته طبيعت انساني بپردازد.
برخی از تعاریف مدیریت دانش در ذیل آورده شده است:
· مدیریت دانش ارتقاء یک رویکرد جامع برای شناسایی، تسخیر، بازیافتن، تسهیم و ارزشیابی سرمایه اطلاعاتی سازمان است که ممکن است، داده ها، اسناد، خط مشی و رویه ها باشد (گارتنرگروپ[1]، 1999: 14).
· مدیریت دانش فرایندی است که طی آن سازمان به تولید ثروت از دانش و یا سرمایه فکری خود میپردازد (نوناکاو تاکوچی[2]، 2003: 28-53).
· مدیریت دانش یعنی استفاده خلاق، مؤثر و کارآمد از کلیه دانش ها و اطلاعات در دسترس سازمان به نفع مشتری و در نتیجه به سود سازمان (مسی دونالد[3]، 2002: 13).
· مدیریت دانش استفاده از تجربه و دانش فردی و جمعی از طریق فرایند تولید دانش، تسهیم دانش و بکارگیری آن به منظور دستیابی به اهداف سازمان (بقایی نیا، 1386: 10).
· مدیریت دانش، جمع آوری، توزیع و استفاده کارا از منابع دانش تعریف شده است (داون پورت[4]، 1998: 16).
· مدیریت دانش به عنوان مجموعه ای از رویه ها، زیرساخت ها و ابزارها ی فنی و مدیریتی است که در جهت خلق، تسهیم و بکارگیری اطلاعات و دانش در درون و بیرون سازمان ها طراحی شدهاست (بون فور[5]، 2003: 19).
· مرکز بهره وری و کیفیت آمریکا، مدیریت دانش را بعنوان فرایند گسترده ای از کسب، سازماندهی، انتقال و استفاده از اطلاعات در سازمان میشناسد.
· کارلس آرمسترانگ: مدیریت دانش فعالیتی سازمانی است که هدف از آن بوجود آوردن محیطی اجتماعی و فنی بوده تا بتوان در آن محیط دانش تولید کرده و آن را با دیگران تقسیم نمود.
· لاری پروساک: مدیریت دانش تلاشی برای آشکار نمودن دارایی پنهان در ذهن اعضا و تبدیل این دارایی پنهان به یک دارایی سازمانی است تا همه کارکنان سازمان به این دارایی دسترسی داشته باشند.
· هربرت سنت آنگو: مدیریت دانش یعنی ایجاد نوعی ارزش از دارایی های پنهان سازمان؛ ما زمانی به این هدف دست می یابیم که برای افراد ارزش قائل شویم و توانائیهای آنها را برای تولید و جمع آوری و مبادله دانش افزایش دهیم.
توماس دوپورت: مدیریت دانش، عملیات کشف، سازماندهی، خلاصه کردن و ارائه اطلاعات به شکلی که معلومات کارکنان را بهبود بخشد.دريافت سرمايه دانش
نخست، فرايند دريافت، مستلزم كار در كنار پردازشگران دانش است تا دانش را جذب و به سرمايه دانش سازمان بيافزايد. درپي آن، بايد مكانيسم هايي باشد كه به صورت خودكار اين فعاليتها را انجام بدهد. همچنين، وجين دانش بدون كاربري و استفاده، کاری که در عالم کتابداری در مورد مدارک بی استفاده انجام می شود، فعاليتي ضروري است. این کار بايد به صورت دوره اي توسط كارشناسان انجام گيرد. اهميت مديريت دانش در اينجا، درست مانند جدا كردن مواد خالص از ناخالص و حذف مواد زايد آن است، كه براي پيشرفت دانش انجام مي گيرد. علاوه بر اينكه اين عمل، يك دانش جديد است فرايند دريافت دانش ضمني، متخصصان اطلاع رسانی و كتابداران را به فعاليت مطالعاتي شديد در زمينه موضوعاتي مثل روانشناسي، اداره كردن، توسعه منابع انساني و غيره، فرا مي خواند تا در اجراي وظيفه شان موفق و مؤثر باشند. اين ديدگاه مورد تأكيد نويسندگاني مثل هازل هال[1] است (1999).
دادهها و اطلاعات دريافت شده در نظامهاي گوناگوني ذخيره ميشود كه داراي سرورهاي اينترانت، پايگاههاي اطلاعاتی، و غيره است، علاوه بر اينها، اطلاعات قابل دسترس در وب سايتهای اينترنتي نيز، بايد به عنوان بخشي اساسي از دانش دريافت شده مورد توجه قرار گيرد. عموماً اطلاعات، هم داخلي و هم خارجي، بسيار حجيم و با سازماندهي ضعيف و عدم يكدستي، روبرويند. همچنين مسأله سنجش صحت اطلاعات نیز مطرح است. بهترين افراد براي دستيابي، نمايه سازي، ارزشگذاري، تأييد و فرستادن اطلاعات در باره سازمانها، متخصصان اطلاع رسانی و كتابداران هستند. گام بعدي در مديريت دانش اوليه، اين است كه چگونه اين متخصصان نسبت به رده بندي سرمايه دانش اقدام كنند.
محصولات مشابه
دانلود مبانی نظری و پیشینه های مشکلات و اختلالات رفتاری تنظیم هیجان
مبانی نظری و پیشینه مدیریت
مبانی نظری و پیشینه
پیچیدگی سازمانی نوآوری مدل کسب و کار برنامهریزی منابع سازمانی
مبانی نظری و پیشینه مدیریت
مبانی نظری و پیشینه
وضوح خودانگاری: بررسی و نقش آن در رفتارمصرف کننده
مبانی نظری و پیشینه مدیریت
مبانی نظری و پیشینه
ذهنیت فلسفی مدیران،سبک رهبری مدیران و رشد حرفه ای
مبانی نظری و پیشینه مدیریت
مبانی نظری و پیشینه