ایران پروداک|مرکز تخصصی تحلیل آماری پایان نامه،کاهش تضمینی همانندجویی
ایران پروداک
مبانی نظری هوش هیجانی

مبانی نظری هوش هیجانی

مبانی نظری رشته روانشناسی
قیمت: ۳۰,۰۰۰ تومان
711

هوش هیجانی :


هوش هیجانی یک از مفاهیم ترکیبی است که از دیر باز مورد توجه محققان علوم روان شناختی بوده است . تعریف ها وتوضیح های دانشمندان چون گیلفورد ، گاردنر، ثرندایک به تعریف امروزی هوش هیجانی نزدیک تر است ، ولی هوش هیجانی همانند تمامی مفاهیم مطرح در علوم ، به سمت تخصص شدن وتکامل پیش رفته است . شاید امروزه بتوان تعریف جامعی را که از ترکیبل هوش هیجانی بدست می آید ، ارائه داد . در حالی که این تعریف را نمی توان در دو واژه به صورت مستقل پیدا کرد . طی سالهای متمادی ، بهره هوشی یا هوشبر( IQ ) معیاری برای سنجش هوش فردی به شمار می آمد و آزمون بهره هوشی تنها شاخصی بود که نشان دهنده توانایی یادگیری ومیزان موفقیت شخصی محسوب می شد . پژوهش ها نشان می دهد موفقیت های زندگی حرفه ای ، 20 درصد به بهره هوشی (IQ ) و 80 درصد به هوش هیجانی
( Ea) بستگی دارد .
بنابر گفته های ثرندایک ، هوشیاری اجتماعی یا توانایی درک دیگران ورفتار معقولانه در روابط انسانی به منزله ابعاد هوش عاطفی ، خود یکی از جنبه های بهره هوشی افراد محسوب می شود . در حالی که دیگر روان شناسان آن دوره در مورد هشیاری اجتماعی نگاه بدبینانه ای داشتند و آن را نوعی مهارت برای فریب دادن دیگران و آلت دست قرار دادن آنها تلقی کردند .
وکسلر در سال 1940 به عناصر شناختی به خوبی عناصر عقلانی اشاره کرد وبه منظور او از آنها جنبه های عاطفی ، شخصی وعوامل اجتماعی بود .
( ابوالفضل کرمی ، آشنا با آزمون سازی و آزمون هخای، روانی ص 8 ) می نویسد : در سال 1943 وکسلر به این نکته اشاره کرد که توانایی های غیر عقلانی برای پیش بینی میزان توانایی فرد در کامیاب شدن ، در زندگی او نقش اساسی دارد .



مبانی نظری هوش هيجاني

نوع فایل: WORD 

منبع: دارد

پاورقی: دارد

تعداد صفحه: 42


 

تعريف هوش هیجانی :

هوش هيجاني، عبارتست از داشتن شناخت و ظرفيت نسبت به هيجانات خود و ديگران و استفاده از اين هيجانات به نحو درست براي برقراري ارتباط. در جاي ديگر هوش هيجاني را شناخت عواطف فردي و اجتماعي مي‌دانند و اين که بر اساس آن، ‌چه رفتاري با خود و اجتماع خود داشته باشيم.

و شايد تعريف دقيق‌تري که از هوش هيجاني شده است اين باشد که شخصي بتواند انگيزه‌اش را حفظ کند و در مقابل مشکلات استقامت داشته و در شرايط بحراني تکانش‌هاي خود را کنترل کند. در واقع هوش هيجاني توانايي درک، ارزيابي، بيان هيجانات، توليد احساسات براي تسهيل فعاليت‌هاي شناختي است. مي‌دانيم هر چه يک حادثه هيجاني‌تر باشد ماندگارتر است. پس مي‌توان گفت، توليد احساسات به تسهيل شناخت‌هاي هيجاني، توانايي درک مفاهيم با هيجانات، کاربرد زمانِ مربوط به هيجانات خود و ديگران براي رسيدن به رشد کمک مي‌کند.

نشناختن به موقع احساسات، مي‌تواند نشانه‌اي از ناتواني فرد نسبت به انگيزه‌هاي خويش باشد و او را در زندگي شخصي و يا اجتماعي دچار مشکل کند.

به مجموعه‌اي از توانايي‌هاي دانشي، بينشي و توانشي افراد به انضمام يکسري از شايستگي‌هاي فردي- اجتماعي که هرکس را به خودکنترلي و کسب توانمندي بيش‌تر سوق‌دهد، «هوش هيجاني» و يا به‌تعبيري «هيجان مؤثر» گويند. «ريچارد بوياتسيز»، از صاحب‌نظران هوش هيجاني، در تعريف اين مفهوم معتقد است که: «وقتي هوشمندانه و آگاهانه و معقول از هيجانات خود استفاده کنيم، يعني از هوش مؤثر و هيجاني برخورداريم.» و در جهت پي‌بردن به ميزان و شدت هوش هيجاني شاخص‌هايي چون:-ميزان و شدت دلسوزي براي ديگران

-ميزان و شدت احساس تعهد نسبت به ديگران

-ميزان و شدت حساسيت‌هاي معقول و مثبت فردي

-ميزان و شدت درک افرادي که همانند خودِ فرد نيستند

را نام‌برده و بالاترين درجه‌ي «همدلي» را همان ميزان و شدت درک افراد متفاوت از خود مي‌داند. 

 مؤلفه های اصلی هوش هیجانی و اجتماعی و عوامل تشکیل دهنده آن :

الف – مؤلفه های درون فردی (Inter Personal Component ) : توانایی های شخص را در آگاهی از هیجان ها و کنترل آن ها مشخص می کند .
-خود آگاهی عاطفی ( Self Awareness ) : میزان آگاهی فرد از احساسات خویش و درک و فهم ای احساسات را بررسی می کند .
-جرأت ورزی ، جرأت مندی Assertiveness )) : ابراز احساسات ، باور ها ،افکار و دفاع منطقی و مطلوب از حق و حقوق خویشتن را مورد بررسی قرار می دهد .
- حرمت نفس Self Regard)) : توان خود آگاهی و درک و پذیرش خویش و احترام به خود را بررسی می کند .
-خود شکوفایی Self Aetualization )) : توانایی تشخیص استعدادهای ذاتی و استعداد انجام دادن کار هایی که شخص می تواند و می خواهد و از انجام دادن آن ها لذت می برد را بررسی می کند .
-استقلال عمل Independece )) : توانایی خود رهبری ، خویشتن داری فکری و عملی و رهایی از وابستگی های هیجانی را بررسی می کند .
ب - مؤلفه های میان فردی : توانایی شخص را برای سازگاری با دیگران و مهارت های اجتماعی را بررسی می کند .
-هم حسی Emphaty )) : توانایی آگاهی از احساسات دیگران و درک و تحسین آن احساسات را بررسی می کند .
-مسئولیت اجتماعی Social Responsibility )) : توانایی های فرد را در معرض خود به عنوان عنصری مفید و سازنده و دارای حس همکاری در گروه اجتماعی خویش مورد بررسی قرار می دهد.
-روابط بین فردی Inter Personal Relation ship )) : توانایی ایجاد روابط رضایت بخش متقابل که نزدیکی عاطفی ، صمیمیت و داد و ستد مهر آمیز از ویژگی های آن است را بررسی می کند .
ج – مؤلفه های سازگاری Adaptability Component )) : انعطاف پذیری و توان حل مسئله و واقع گرایی شخص را مورد بررسی قرار می دهد .
-آزمون واقعیت reality Testing )) : توانایی ارزیابی رابطه بین تجربه عاطفی و عینیت های موجود را بررسی می کند .
-انعطاف پذیری : توانایی کار آمدن با هیجانات ، افکار و رفتارهای فرد را در شرایط و موقعیت های مختلف بررسی می کند .
- حل مسئله Problem Solving )) : توانایی تشخیص و تعریف مشکل ها و خلق و به کار بستن راه حل های مؤثر که مورد مطالعه قرار می دهد .
د- مؤلفه اداره یا کنترل نقش ها : توانایی تحمل تنش و کنترل تکانه ها را بررسی می کند .
-تحمل تنش ها Stress Tolerance )) : توان تحمل فرد در برابر رویدادهای ناخوشایند و شرایط تنش زا و هیجان های شدید بررسی می کند .
-کنترل تکانه ها Impulse Control )) : توانایی مقاومت فرد را در برابر تنش ها یا وسوسه و کنترل هیجان های خویش را بررسی می کند .
-مؤلفه خلق و خوی عمومی : نشاط و خوش بینی فرد را مورد بررسی قرار می دهد .
-خوش بینی Optimism )) : توانایی توجه به جنبه های روشن تر زندگی و حفظ نگرش مثبت راحتی هنگام وجود احساسات منفی یا ناخوشایند مورد بررسی قرار می دهند .
-نشاط Happiness )) : توانایی احساس رضایت از زنددگی و احساس رضایت از خود و دیگران ، سر زندگی و ابراز احساسات را بررسی می کند .

پیشینه های  پژوهش  هوش  هیجانی :

در همین راستا پژوهشی ( به پژوه و نوری ، 1381) به منظور بررسی تاثیر نقاشی درمانی بر کاهش رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان پسر عقب مانده ذهنی آموزش پذیر در تهران صورت پذیرفت. بدین ترتیب که شصت نفر از دانش آموزان پسر عقب مانده ذهنی که دارای رفتارهای پرخاشگرانه بودند ، از طریق روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. روش پژوهش آزمایشی و بر اساس طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و انتساب تصادفی صورت گرفت. پس از تشکیل دو گروه همتای سی نفری برنامه نقاشی درمانی به مرحله اجرا درآمد. در نهایت تحلیل داده ها حاکی از کاهش معنادار رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان عقب مانده ذهنی در گروه آزمایشی بود.
ذوالمجد ، برجعلی و آرین (1385) ، پژوهشی را با عنوان بررسی تاثیر شن بازی درمانی بر رفتارهای پرخاشگرانه ی پسران بر روی پسران پرخاشگر 11 ساله در پایه های پنجم دبستان دئر منطقه ی آموزش و پرورش تهران انجام دادند. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای ، یک دبستان به تصادف از میان دبستان های منطقه ی 5 تهران انتخاب شد. سپس با اجرای سیاهه ی پرخاشگری و تکمیل آن توسط معلمان ، 14 نفر از دانش آموزان پرخاشگر انتخاب و به طور تصادفی در گروه های کنترل و آزمایش قرار گرفتند و روش شن بازی درمانی بر روی گروه آزمایش به مدت 6 جلسه به طور انفرادی انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که رفتارهای پرخاشگرانه ی آزمودنی ها از نظر آماری کاهش یافته است.
در پژوهشی که توسط طالبی مرندی (1385) در حوزه مهارتهای اجتماعی بر نمونه ای شامل 237 دانش آموز دبیرستانی انجام شد ، نشان داد که بین شیوه های فرزند پروری اقتداری و سهل گیر با مهارتهای اجتماعی رابطه مثبت وجود دارد و بین شیوه فرزند پروری استبدادی با مهارتهای اجتماعی رابطه منفی وجود دارد. همچنین بین شیوه فرزند پروری و سهل گیر با خودکار آمدی تحصیلی رابطه مثبت به دست آمد و بین شیوه فرزند پروری استبدادی با خود کار آمدی رابطه منفی به دست آمد. به طور کل می توان نتیجه گرفت که شیوه فرزند پروری اقتداری ، باعث افزایش و بهبود مهارتهای اجتماعی و خود کار آمدی تحصیلی می شود و بر عکس شیوه فرزند پروری استبدادی باعث کاهش این عوامل می شود.
قادری ، اصغری مقدم و شعیری (1385) در پژوهش خود ، کارایی بازی درمانی رفتاری شناختی را روی پرخاشگری کودکان 8-11 ساله مبتلا به اختلال سلوک ، ساکن در مراکز بهزیستی شهر تهران مورد بررسی قرار دادند. نمونه این پژوهش 24 نفر بود که از میان 75 کودک ساکن 3 مرکز بهزیستی انتخاب و در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شده بودند. سپس چک لیست پرخاشگری توسط مربیان در هر دو گروه تکمیل شده و جلسات بازی درمانی رفتاری شناختی به مدت 5 هفته و در 10 جلسه روی گروه آزمایشی توسط درمانگر و دو کمک درمانگر که از کودکان نرمال ساکن همان مراکز بودند انجام گرفت. نتایج تحلیل داده های حاصل از این پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه در تفاضل نمرات پیش آزمون – پس آزمون پرخاشگری به نفع گروه آزمایشی وجود دارد و بازی درمانی رفتاری شناختی در کاهش پرخاشگری کودکان مبتلا به اختلال سلوک موثر است.
قادری و همکارانش (1385) ، کارایی بازی درمانی رفتاری – شناختی را روی پرخاشگری کودکان مبتلا به اختلال سلوک در مراکز بهزیستی شهر تهران مورد پژوهش قرار دادند. در این پژوهش 24 نفر به عنوان نمونه از میان 75 کودک ساکن 3 مرکز بهزیستی پس از تکمیل پرسش نامه ی CST-4 توسط مربیان ، انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. سپس چک لیست پرخاشگری توسط مربیان در هر دو گروه تکمیل شد. جلسات بازی درمانی رفتاری – شناختی به مدت 5 هفته و در 10 جلسه روی گروه آزمایش انجام گرفت. پس از اتمام جلسات درمان ، دوباره چک لیست پرخاشگریی در هر دو گروه کنترل و آزمایش توسط همان میزبان تکمیل شد و نتایج توسط آزمون t برای گروه های مستقل مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه در تفاضل نمرات پیش آزمون و پس آزمون پرخاشگری به نفع گروه آزمایش وجود دارد.
در پژوهشی دیگر محمود قرایی و همکارانش (1385) ، به مطالعه ی اثر بازی درمانی گروهی بر نشانه های مرتبط با سوگ و آسیب ناشی از واقعه ی زلزله در کودکان 3 تا 6 سال بم ، پرداختند. مداخلات درمانی شامل 12 جلسه بازی درمانی گروهی متمرکز بر نشانه های سوگ و آسیب بود. ارزش یابی نشانه ها توسط مقیاس یول و راترز ، قبل و بعد از مداخلات درمانی انجام و نتایج با استفاده از آزمون آماری willcoxon تحلیل شد. تعداد 19 نفر از کودکان 3 تا 6 ساله وارد مطالعه شدند. 6 نفر از مطالعه خارج شدند و 13 نفر حداقل در دو سوم جلسات شرکت داشتند و بر اساس نتایج تفاوت قبل و بعد در نمره ی پرسش نامه ی رفتاری راجرز و نمره ی مقیاس یول برای نشانه های اختلال استرس پس از سانحه ی زلزله معنی دار بود. گروه پژوهش نتیجه گرفت که بازی درمانی گروهی متمرکز بر نشانه های سوگ و آسیب ، می تواند در کاهش نشانه های رفتاری و نشانه های اختلال استرس پس از سانحه ی زلزله موثر باشد.
بررسی اثر بخشی بازی درمانی به شیوه ی رفتاری شناختی در کاهش مشکلات رفتاری کودکان ، پژوهشی است که زارع و احمدی (1386) ، با پنج کودک پسر 7 تا 9 ساله با رویکرد CBPT طی ده جلسه ی انفرادی و گروهی و هفته ای دوبار انجام دادند. یافته های این پژوهش نشان داد که میانگین نمره ی کلی مشکلات رفتاری در تمام شاخص های آن ، اختلال توجه ، اضطراب – افسردگی ، پرخاشگری – بیش فعالی ، رفتار ضد اجتماعی و رفتار ناسازگارانه با توجه به آن چه که پرسش نامه ی مشکلات رفتاری را می سنجند ، کاهش یافته است.
– رفاهی محک (1386) بررسی بازی درمانی بر روی افرادی که در بیمارستان بستری بودند. تعداد 24 آزمودنی که برابر با جامعه آماری بود ، افسرده تشخیص داده شده و به طور تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل قرار داده شدند . سپس جلسات بازی درمانی (7 جلسه 2 ساعته) در اتاق بازی بر روی گروه مداخله اجرا شد. یافته های پژوهش نشان داد که بازی درمانی به طور معنی داری موجب کاهش افسردگی گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل شده است. در نتیجه این مطالعه مشخص گردید که بازی می تواند به عنوان یک مداخله موثر به وسیله اعضا تیم بهداشتی برای کمک به کودکان بستری استفاده شود تا آنها را برای انجام روش های درمانی دردناک و تنش ناشی از بستری شدن آماده و سازگار نماید.
نوری و همکاران ،( 1387) بر اثر بخشی بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری بر شدت علایم اختلال بیش فعالی /کمبود توجه در دانش آموزان پسر 9 تا 11 ساله مبتلا به ADHD تمرکز کرده است. به این منظور با اعمال طرح تجربی از میان مراجعه کنندگان دو مرکز مشاوره و خدمات روانشناسی اصفهان (ارجاعی توسط روانپزشک) ، 30 تفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه 15 نفره آزمایش و شاهد جایگزین شدند. قبل و بعد از برگزاری جلسات بازی درمانی – شناختی – رفتاری که یک روز در میان برای آزمودنی های گروه آزمایش انجام می گرفت ، آزمودنی ها پس از یک ماه ، مورد بررسی مجدد قرار گرفتند و در نهایت گروه شاهد نیز که در لیست انتظار بود ، مورد مداخله قرار گرفت. یافته ها نشان دادند که بازی درمانی در مرحله پس آزمون باعث کاهش معنی دار شدت علایم بیش فعالی همراه با کمبود توجه ، بیش فعالی ، کمبود توجه ، خطاهای پاسخ دهی و افزایش معنی دار زمان پاسخ دهی شد. همچنین بازیی درمانی در مرحله پیگیری باعث افزایش زمان پاسخ دهی شد ، ولی در خطاهای پاسخ دهی تاثیری نداشت. نتیجه اینکه با توجه به وجود تفاوت معنی دار بین گروه های آزمایش و شاهد و همچنین در دوره پیگیری می توان از بازی درمانی به عنوان یک روش درمانی موثر برای کودکان و نوجوانان مبتلا به ADHD استفاده نمود.

محصولات مشابه