مبانی نظری
نوع فایل: WORD
منبع: دارد
پاورقی: دارد
تعداد صفحه:21
قیمت: 20000تومان
افسردگی
افسردگی از زمانهای بسیار دور در نوشته ها آمده و توصیفهایی از آنچه ما امروز و اختلالات خلقی می خوانیم دربسیاری از منابع طبی قدیم وجود دارد داستان عهد عتیق شاه سائول و داستان خودکشی آژاکس در ایلیاد هومر هر دو یک سندرم افسردگی را توصیف کرده اند حدود 450 سال قبل از میلاد بقراط اصطلاح مانی و ملانکولی را برای توصیف اختلالات روانی بکار برد در حدود 100 سال قبل از میلاد کورنلیوس سلسوس درکتاب خود آورده افسردگی را ناشی از صفرای سیاه معرفی نمود این اصطلاح را پزشکان دیگر از جمله ارسطو (120 تا 180 سال بعد ازمیلاد) و جالینوس (129 تا 199 سال بعد از میلاد ) نیز بکار بردند. درسال 1854 یک روان پزشک فرانسوی بنام ژول بایارژه جنون دوشکلی را شرح داد که در آن بیمار دچار افسردگی عمیقی می شود که به حالت بهت افتاده و بالاخره ازآن بهبود می یابد(کاپلان ،1992،پورافکاری،1384).
افسردگی اززمان بابلی ها مورد شناسایی قرار گرفته بود وبه معنی درهم فشرده شدن روح ، غم یابی ارزشی است . دراواخر قرون وسطی رهبران مذهبی اروپا بر این عقیده بودند که افسردگی به واسطه ی نفوذ و تسلط ارواح شیطانی بر انسان به وجود می آید . مارتین لوتر اصلاح طلب مذهبی آلمانی نوشت "تمامی سنگینی روح و مالیخولیا از شیطان سرچشمه می گیرد " در واقع همین اصطلاح مالیخولیا یا ملانکولیا به افراد افسرده اشاره داشت و چنین افرادی جن زده ، شیطانی ، مالیخولیای یا ملانوکولیک خوانده می شدند . به همین دلیل سالیان دراز افسردگی با روش هایی مانند شلاق زدن (برای خارج کردن ارواح شیطانی و جن ) حجامت وجن گیری و سالهای اخیر با دوش گرفتن آرامش بخش تحت درمان قرار می گرفت در نهایت با کشف داروی ضد افسردگی در دهه ی 60 میلادی و تسکین افسردگی با تجویز این داروها ،کم کم روشهای خرافی برچیده شد