مبانی نظری
نوع فایل: WORD
منبع: دارد
پاورقی: دارد
تعداد صفحه:29
اجزاء مهارت و فرآیندهای مهارت
اجزای مهارت را فرآیندهای واحدی نظیر نگاه، تکان دادن سر، یا رفتارهایی در روابط اجتماعی مانند سلام و خداحافظی تشکیل می دهند فرآیندهای اجتماعی به توانایی فرد در ایجاد رفتار ماهرانه بر اساس قواعد و اهداف مربوطه و در پاسخ به بازخوردهای اجتماعی اشاره دارد. این تمایز نیاز فرد را به نظارت بر موقعیت ها و تغییر رفتار در برابر واکنش سایر افراد می سنجد(شعاری نژاد،1382).
مهارت های اجتماعی را هم دارای جنبه های مشهود و هم دارای عناصر شناختی نامشهود است.
عناصر شناختی نامشهود افکار و تصمیماتی است که باید در ارتباطات متقابل بعدی گرفته شود یا انجام گیرد این عناصر همچنین مقاصد و بینش فرد دیگری را شامل می شود که واکنش در برابر آن احتمالاً بر اندیشه های طرف مقابل تأثیر می گذارد. مهارتهای اجتماعی شامل رفتارهایی است که در تعامل موفق و مناسب با دیگران به کار می رود و این مهارتها با داشتن پایه در شناخت اجتماعی از قبیل ادراک اجتماعی و استدلال اجتماعی ظهور می یابند. مهارت های اجتماعی نه تنها امکان شروع وتداوم روابط متقابل ومثبت را به دیگران فراهم می آورد بلکه توانایی نیل به اهداف ارتباط را نیز در شخص ایجاد می کند. (بهپژوه و سلیمیان،1384)
بهزيستي روان شناختي به عنوان تجربه ي دروني عواطف مثبت و احساس سرزندگي و سلامت عاطفي، عدم تجربه ي درماندگي ذهني و رضايتمندي كلّي از زندگي و نيز تلاش براي کمال در جهت تحقق توانايي هاي بالقوهي واقعي فرد تعريف مي شود که در ارتقاي سلامت عمومي و بهبود عملكرد رواني- اجتماعي نقش مهمي دارد (ریف، 1989: 57) بهزيستي روان شناختي يک مفهوم چند مؤلفهاي و شامل ، پذيرش خود، روابط مثبت با ديگران، خودمختاري، تسلط بر محيط، زندگي هدفمند و رشد فردي است(فرایبرگ، 2005: 29-2).
چاو[1] (2007) کنش متقابل اجتماعی را به یک فرآیند مرحلهای که هر مرحله نیازمند یک مجموعه از مهارتهای متفاوتی است، تجزیه نموده اند، مرحله اول ارتباط، نیازمند مهارت گیرندگی است که شامل مهارت هایی است که برای توجه کردن و درک درست اطلاعات اجتماعی متناسب که در موقعیت ها وجود دارد لازم می باشد، چون متناسب بودن رفتار میان فردی ما معمولاً وابسته به موقعیت ها است، انتخاب رفتار اجتماعی درست، بستگی زیادی به شناخت صحیح نشانه های میان فردی و محیطی دارد که ما را به پاسخ های مؤثر رهنمون می کند.
مثال های مهارت های گیرندگی شامل شناخت متناسب اشخاصی است که با آنها تعامل می کنیم.
شناخت صحیح احساسات و امیالی که دیگران بیان می کنند. در واقع شنیدن صحیح آنچه دیگران بیان می کنند و دانستن اهداف شخصی فردی که با ما تعامل می نماید، می باشد. در مرحله بعدی ما نیازمند مهارت های پردازشی می باشیم. برای موفق شدن در رویارویی میان فردی نیازمند به این هستیم که بدانیم می خواهیم چه چیزی را بدست آوریم و چگونه می توانیم به بهترین وجه آن را کسب کنیم. انتخاب مهارت هایی که برای کسب اهداف نزدیک مؤثرتر هستند مستلزم توانایی حل مشکل به شیوه منظم و سازمان یافته میباشد. بعد از درک صحیح اطلاعات اجتماعی متناسب با موقعیت(مهارتهای گیرندگی) و شناخت مهارت های لازم برای تعامل(مهارت های پردازش) می بایستی مهارت ها را به طرز شایسته ای برای تکمیل موفقیت آمیز مبادله های میان فردی به اجرا در آوریم. این مرحله سوم از ارتباط، مستلزم مهارت های فرستندگی رفتارهای واقعی درگیر در تبادل اجتماعی می باشد. مهارت های فرستندگی شامل محتوای کلامی یا آن چه که بیان می شود و هم این که چگونه پیام با دیگران ارتباط پیدا می کند، می باشد. ارتباط خوب مستلزم درک صحیح اجتماعی(مهارت های گیرندگی) و توانایی برنامه ریزی شناختی(مهارت های پردازش) قبل از دادن یک پاسخ رفتار مؤثر(مهارت فرستندگی) می باشند. (شعاری نژاد،1382).
تغییر ساختار خانواده، شبکه گسترده و پیچیده ارتباطات انسانی و تنوع، گستردگی و هجوم منابع اطلاعاتی انسانها را با چالش ها، استرس ها و فشارهای متعددی روبه رو کرده است که مقابله مؤثر با آنها نیازمند توانمندی های روانی ـ اجتماعی است. فقدان مهارتها و تواناییهای عاطفی، روانی و اجتماعی افراد را در مواجهه با مسائل و مشکلات، آسیبپذیر کرده و آنها را در معرض انواع اختلالات روانی، اجتماعی و رفتاری قرار میدهد. در سال 1993 آموزش مهارتهای زندگی از سوی سازمان ملل متحد به کشورهای عضو به طور جدی توصیه شد. این تحول، فعالیت علاقه مندان به کاربرد روانشناسی در زندگی روزمره با هدف ارتقای بهداشت روانی جامعه را در ایران وارد مرحله جدیدی ساخت. مهارت های زندگی توانایی هایی هستند که به ما کمک می کنند تا در موقعیت های مختلف، عاقلانه و صحیح رفتار کنیم، به طوری که آرامش داشته باشیم، لذت ببریم ودر عین حال با دیگران ارتباط سازگارانه و مفیدی را برقرار کنیم و بدون توسل به خشونت یا خودخوری بتوانیم مسائل پیش آمده را حل کنیم و ضمن کسب موفقیت در زندگی احساس شادمانی داشته باشیم. مهارتهای اجتماعی شامل قابلیت هایی می شود که تواماً هوش اجتماعی نامیده می شوند. مهارت های اجتماعی شامل قابلیت بیان افکار در تبادلات اجتماعی، دانش نسبت به نقش ها و ارزش های اجتماعی، مهارت درک شرایط مختلف اجتماعی، مهارت های حل مسئله و مهارت های ایفای نقش های اجتماعی است. اصولاً مهارت با دانایی تفاوت دارد. همانطور که فرد با خواندن کتاب آموزش شنا، فقط علم به موضوع پیدا می کند و شنا کردن یاد نمی گیرد، دانستن این مهارت ها هم کافی نیست بلکه با تمرین مستمر و به کارگیری به مرور در زندگی روزمره، می توانیم مهارت های اجتماعی را مدیریت کرده و در شرایط مختلف اجتماعی رفتار مناسب داشته باشیم. مدیریت و آموزش مهارت های زندگی، به معنی برخورداری توانایی های لازم در حل مشکلات و جلوگیری از تبدیل شدن آنها به بحران های فرسایشی است.(مژدهی ،1382)