ایران پروداک|مرکز تخصصی تحلیل آماری پایان نامه،کاهش تضمینی همانندجویی
ایران پروداک
مبانی نظری انطباق پذیری خانواده

مبانی نظری انطباق پذیری خانواده

مبانی نظری رشته روانشناسی
قیمت: ۲۵,۰۰۰ تومان
972

مبانی نظری

نوع فایل: WORD 

منبع: دارد

پاورقی: دارد

تعداد صفحه:27

انطباق­ پذيري (انعطاف­ پذيري) از ديدگاه­هاي مختلفي مورد تعريف قرار گرفته است. براي مثال باباپور و همکاران، انعطاف­پذيري را به عنوان موفقيت در کنار آمدن با شرايط پراسترس موجود که در دو بعد هيجاني و رفتاري معني پيدا مي­کند، تعريف مي­کند (باباپور ، جليلي؛ بهاورنيا، 1392).

بوش و کارد[1](2012) نيز انعطاف­پذيري را به عنوان توانمندي فرد در برقراري تعادل زيستي- رواني در شرايط خطرناک، در نظر مي­گيرند (بوش و کارد، 2012).

انعطاف­ پذيري يک فرايند، توانايي يا پيامد سازگاري موفقيت­ آميز با شرايط تهديد کننده است. (ساماني و همکاران، 1386).

انعطاف ­پذيري باعث ايجاد انطباق مثبت، علي رغم وجود تجارب تروماتيک يا آسيب زا در فرد مي­باشد (لوثار کچيتي و بي[2]، 2000).

به اعتقاد مستن نيز انعطاف­پذيري به معني در معرض خطر قرار گرفتن و پيامدهايي بهتر از حد مورد انتظار

نشان دادن، حفظ سازگاري مثبت عليرغم وجـود تجارب استرس­آور و بهـبودي خوب بـعد از آسيـب يا تـروما مي­باشد. بنابراين، انعطاف­پذيري به عنوان توانايي به دست آوردن نيرو بعد از مواجه شدن با شرايط ناگوار و بازگشت به تعادل اوليه شرايط دشوار يا رسيدن به تعادل سطح بالاتر در شرايط تهديد کننده است که باعث سازگاري موفقيت­آميز در زندگي مي­شود (ساماني و همکاران، 1386: 3).

اما با وجود اين تعاريف گوناگون، ظاهراً نقطه مشترک در تمامي اين تعاريف، دستيابي به سازگاري مثبت در شرايط آسيب زا و خطرآفرين است. متفاوت بودن تعاريف انعطاف­پذيري مي­تواند ناشي از رويکردهاي متفاوت در انعطاف­پذيري باشد. در واقع، دو نوع رويکـرد در انعطاف­پذيري وجود دارد (لوثار، کچيتي، بي، 2012: 5):

1- رويکردهاي متغيرگـرا که به بررسي ويژگي و متغيرهاي انعطاف پذيري مانند  خودانعطاف­پذيري )به معني سازگاري با محيط در حال تغيير، پاسخ هاي انعطاف­پذير به خواسته­هاي محيط و استفاده از مهارت­هاي حل مشکل مي­پردازد.

2- رويکردهاي فردگرا که بر اسـاس آن مي­توان افراد انعطاف­پذير را از ساير  افراد متمايز کرد (لوثار، کچيتي، بي، 2012: 5) 

همچنين کيم کوهن[1]، (2007) انطباق­پذيري را اينگونه تعريف مي­کند: ".انعطافپذيري فرايندي پويا است که باعث ايجاد سازگاري يا انطباق مثبت در شرايط ناگوار و نامساعد يا تروماتيک مي­شود. (کيم کوهن، 2007: 13).

به نظر برزونسکي (2010) انطباق­پذيري ،يک سازه ذهني ،رواني اجتماعي است که نشانگر آمادگي ومنابع فرد براي مقابله با وظايف رشد فعلي و قريب الوقوع ،گذارهاي حرفه­اي وضربه هاي رواني فردي است. همزمان با ارتباط افراد وجامعه ،انطباق پذيري، بسط خود در محيط اجتماعي وتنظيم رفتار نسبت به وظايف رشدي را شکل مي دهد. وظايف رشدي از طريق محيط اجتماعي و گذارهاي پيش رو در نقش­هاي خانوادگي و اجتماعي تعيين مي­گردد (برزونسکي[2]، 2010: 3).

السون (۱۹۹۹)، با نگاه سيستمي به خانواده به معرفي انسجام، انعطاف پذيري و ارتباطات در الگوي مدور ترکيبي خود مي­پردازد. انسجام، به عنوان يکي از ساختارهاي پرنفوذ خانواده، احساس همبستگي، پيوند و تعهد عاطفي است که اعضاي يک خانواده نسبت به هم دارند (السون، ۱۹۹۹).

لينگرن (۲۰۰۳)، انسجام را به صورت احساس نزديکي عاطفي با ديگران تعريف مي­کند، از نظر او دو کيفيت مربوط به انسجام در خانواده مشتمل بر تعهد و وقت گذراندن با هم است. منظور از تعهد ميلي به صرف وقت و انرژي در فعاليت­هاي خانواده و همچنين و ممانعت از تأثير منفي عواملي چون مسائل شغلي در آن مي باشد (لينگرن[3]، 2003: 4).

بعد ديگر انسجام از نظر لينگرن (۲۰۰۳)، وقت گذاشتن و با هم بودن در بين اعضاي خانواده است. خانواده­هايي که در اين زمينه قوي هستند به طور مرتب برنامه ها و زمان­هايي براي فعاليتهاي گروهي در نظر مي­گيرند (لينگرن ، 2003: 4).

تحقيقات ابتدايي در زمينه انطباق­پذيري به سال­هاي 1960 و 1970 برمي­گردد. در يکي از مهم­ترين اين تحقيقات، نورمن گارمزي[4] در سال 1974 و جيمز آنتوني[5] در سال 1974 و مايکل راتر[6] در سال 1979 به وجود گروهي از کودکان پي برد که علي­رغم قرار گرفتن در معرض خطر (يعني مبتال بودن والدين به اسکيزوفرني) به طور تعجب­آوري الگوهاي سازگارانه­اي نشان مي­دادند. کودکاني که علي رغم فشار رواني بالا (ناشي از فقر، عدم ثبات خانواده، مشکلات جدى سلامت روانى والدين مانند ابتال آنان به اسکيزوفرني و افسردگي) داراي توانايي­ها و ويژگي­هاي منحصر به فردي همچون خلاقيت بالا و شايستگي بودند. به اين ترتيب بود که اين کـودکان آسيب ناپذير[7] يا شکست­ناپذير[8] مورد توجه قرار گرفتند. اما بعدها اصطالح آسيب­ناپذير به انعطاف پذير  تغيير يافت زيرا آسيب­ناپذير بودن به اجتناب از خطر به طور قاطعانه و بدون تغيير اشاره دارد در صورتي که انعطاف­پذيري يک فرايند تحولي و پويا است سيچني و کوهن[9]، 2011: 6).

نظریه استرس خانواده

این نظریه توسط روبن هیل در سال 1949 ، وقتی که او در مورد تأثیر جدایی ها و اتحاد مجدد بر خانواده ها پس از جنگ چهانی دوم مطالعه کرد،ساخته شدوی تعامل مجموعه ای از متغیرها را برای توضیح وقایع منتهی به یک بحران خانوادگی توصیف کرد. طبق گفته هیل (1958 ؛ ص 143) الگویی برای شکل گیری بحران خانوادگی وجود دارد:
A (رویداد) تعامل با B (تعامل با بحران خانواده) تعامل با C (تعریفی که خانواده از این رویداد ایجاد می کند) X را ایجاد می کند (بحران).
مطالعات هیل به طور جدی بحران خانواده را به عنوان یک منطقه مورد توجه قرار داده و سنت تحقیق نظری و تجربی در مورد فشارهای خانوادگی را آغاز کرده است. چندین مقاله نظری در مورد استرس خانواده پس از ارائه اولین بار مدل ABCX از هیل (1949) ظاهر شد (برای مثال ، هیل و هانسون ، 1964 ؛ هیل ، 1958). با این حال ، اصلاح بور (1973) از مدل ABCX و سنتز تحقیقات استرس خانواده در یک چارچوب نظری بود که باعث احیای علاقه به موضوع شد و انگیزه ای برای ساخت تئوری بیشتر فراهم کرد.
دقیقاً همانطور که درک از مقاومت کودکان در اثر مطالعات پدید آمده است استرس و مقابله با کودکان ، تاب آوری خانواده را می توان از منظر استرس خانواده و نظریه مقابله بررسی کرد (رئیس ، 2001 ؛ هیل ، 1958 ؛ مک کابین ، مک کابین و تامپسون ، 1995 ؛ مک کابین و پترسون ، 1983 ؛ پترسون ، 1988). مدل تنظیم خانواده و پاسخگویی سازگار (FAAR) (پترسون ، 1988) بر پیوندهای بین تئوری استرس خانواده و دیدگاه تاب آوری خانواده تأکید دارد. در مدل FAAR ، چهار ساختار اصلی تأکید شده است: خانواده ها درگیر فرآیندهای فعال می شوند تا خواسته های خانواده را با توانمندی های خانواده متعادل کنند ، زیرا این تعامل با معانی خانواده برای رسیدن به یک سطح تنظیم خانواده یا سازگاری (پاترسون ، 1988 ؛ 1993).
چشم انداز تاب آوری خانواده برای ارائه رشته های علوم خانواده ودرماندرمان چیزهای زیادی دارد. اگرچه ، از بسیاری جهات ، مفاهیمی که پایه و اساس آن را شامل می شود در تئوری استرس خانواده گنجانده شده است ، تمرکز بر تاب آوری توجه بیشتر به موفقیت و شایستگی خانواده توجه می کند. دانش به دست آمده از مطالعات تاب آوری خانواده می تواند به روش مقاومت در استفاده از آن در تنظیمات کمک کند. با این حال ، درک بیشتر در مورد چگونگی باقی ماندن یا شایستگی خانواده ها در اثر قرار گرفتن در معرض خطر قابل توجه ، نیاز به دقت و دقت در روش استفاده شده برای گرفتن این فرایندهای پویا در خانواده ها دارد. (Manijeh Daneshpour ,2017)

محصولات مشابه