مبانی نظری
نوع فایل: WORD
منبع: دارد
پاورقی: دارد
تعداد صفحه:14
در تعریف مقابلههای معنوی می توان گفت : مقابلههای معنوی به جهت گیری وابسته به تجربیات مذهبی در زمان های استرس مربوط است (باسورث وهمکاران،۲۰۰۳).
همچنین مقابلههای معنوی روشی است که انسانها از عقاید و شعائر مذهبی جهت رویارویی با مشکلات و فشارهای زندگی بهره می گیرند (عظیمی و ضرغامی، ۱۳۸۱).
پار گامنت و همکاران (۱۹۹۸) در پاسخ به حوادث استرس زای زندگی ، یک مدل دو عاملی از مقابلههای معنوی را مطرح کرده اند که این مدل مقابله شامل تعداد از سبکهایمقابلههای معنویمثبت و منفی می باشند. ( لويز[1] و همکاران ، ۲۰۰۵).
الگوی مثبت مقابلههای معنوی شامل روش هایی است که حسی از امنیت در رابطه با خدا را نشان می دهند (کلمن ۲۰۰۹). به عبارت دیگر ، این الگو نشانگر تمایل و دلگرمی به مذهب جهت حمایت می باشد.
مقابلههای معنوی مثبت عبارت است از : جستجوی حمایت معنوی ، بخشش مذهبی ، ارزیابی خیرخواهانه از دین ، پیوند معنوی ، تطهیر مذهبی و مقابلههای معنوی همچنین الگوی منفی مقابلههای معنوی به روشهایی گفته می شود که به یک حس عدم امنیت در رابطه با خدا اشاره دارند از جمله: نارضایتی معنوی، احساس رها شدن یا تنبیه شدن از طرف خدا ، نارضایتی مذهبی میان فردی، ارزیابی منفی از مذهب و ... قابل ذکر است ، (کلمن، ۲۰۰۶).
علاوه بر مدل دو عاملی مقابلههای معنوی ، هاتاوی و پارگامنت (۱۹۹۱) در مطالعات خود سه نوع سبک مقابلههای معنوی را در افراد با توجه به تعبیر و تفسیر خدا و فرد به صورت فعال یا منفعل مطرح کرده اند:
الف) سبک خود مدارا : در آن فرد فعال است و خدا منفعل در نظر گرفته می شود.
ب) سبک مقابله به تعویق انداخته : در آن فرد منفعل است و مسئولیت مقابله به خدا واگذار می شود . نام دیگر این سبک مقابله ، مقابله تفویضی می باشد .
ج) سبک مشارکتی : در آن هم خدا و هم فرد فعال هستند و نام دیگر این سبک مقابله ، مقابله توکلی می باشد . ( میر نسب ، ۱۳۸۹).عوامل متعددی می توانند در انتخاب روش مقابله مؤثر باشند. از بین این عوامل نوع باور مذهبی افراد حائز اهمیت است. مطالعات نشان داده اند که باور مذهبی افراد می تواند به آنان در جهت مقابله با شرایط تنیدگی زا کمک کند(پارگامنت و همکاران[1]،2001)
بر این اساس، می توان دو نوع راهبرد مقابله ای مذهبی و غیر مذهبی را مطرح کرد. در شرایط تنیدگی زا، افراد ممکن است از روش های مقابله ای غیر مذهبی و طبیعت گرایانه استفاده کند ولی آنان، مخصوصا افراد واجد باورهای مذهبی قوی، گاهی به استفاده از راهبردهای مقابلههای معنوی روی می آورند. مقابلههای معنوی به عنوان قلمرویی تعریف می شود که در آن فراد، باورها و اعمال مذهبی را مورد استفاده قرار می دهند تا به مقابله با شرایط و رویدادهای تنیدگی زا اقدام کنند. افراد از مقابلههای معنوی استفاده می کنند تا برای موقعیت یا رویداد مورد نظر معنا دهند و حس کنترل و حرمت را افزایش دهند. در واقع، باور مذهبی انسان، به وی حس کنترل نیابتی می دهد و سلامت روانی فرد را افزایش می دهد مثلا وقتی فرد معنوى واسطه ی رنج و خدا قرار می گیرد، فرد دریافت کننده، یک حس کنترل فزاینده روی موقعیت احساس می کند. از سوی دیگر، باور مذهبی یک حس کنترل تفسیری ارایه می کند تا بدان وسیله فرد درگیر در موقعیت به معنای کنترل و حرمت خود دست یابد. باور مذهبی به فرد کمک می کند تا در مواردی که نمی تواند رنج را از بین ببرد، آن را توجیه کند و از آن طریق به احساس کنترل دست یابد(اسپیلکا[2]، ۱۹۸۹)
پژوهش های انجام شده در داخل کشور
بدر ی گرگری (1393) پژوهشی با عنوان تأثیر جهت گیری های مذهبی و روش های مقابلههای معنوی بر اعتیاد پذیری دانشجویان دانشگاه تبریز انجام داد که 383 نفر از دانشجویان از طریق نمونه گیری تصادفی نسبتی از دانشکده های برق، شیمی و علوم انسانی - اجتماعی انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد اثر مستقیم روش مقابله ای مذهبی مثبت، جهت گیری مذهبی درونی، جهت گیری مذهبی بیرونی ش خصی و روش مقابلههای معنوی متفی بر اعتیاد پذیری دانشجویان معنی دار است همچنین یافته ها بیانگر آن است که ۳۳ درصد از اعتیاد پذیری دانشجویان از طریق جهت گیری مذهبی درونی، جهت گیری بیرونی ش خصی و اجتماعی، مقابلههای معنوی مثبت و منفی به صورت مستقیم و غیر مستقیم تبیین می شود.