مبانی نظری
نوع فایل: WORD
منبع: دارد
پاورقی: دارد
تعداد صفحه:43
در يك بررسي وسيع كه بوسيله دفتر سلامت خانواده و جمعيت در وزارت بهداشت و درمان و با نظارت مركز آمار و همكاري كارشناسان و سازمانهاي بين المللي در مهر ماه سال 1379 انجام شد آمار و اطلاعات بسياري در زمينه جمعيت و شاخصهاي توسعه جمع آوري گرديد در اين تحقيق علاوه بر سن تولد كليه افراد خانواده سن ازدواج در زوجين مورد سوال قرار گرفت كه زمينه بسيار مناسبي را براي انجام تحقيق در اين زمينه فراهم ساخته است.
معاونت سلامت وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشكي - سيماي جمعيت وسلامت در جمهوري اسلامي ايران (مهر ماه 1379)
الف - عوامل موثر بر سن ازدواج در زن و مرد
1- وضعيت تحصيلي و فرهنگي افراد جامعه
2- وضعيت اقتصادي جامعه
3- امنيت و آرامش حاكم بر جامعه
4- طبقه اجتماعي خانوار (شهري و روستايي – كارگري و كشاورزي)
5- قوانين و مقررات حاكم بر جامعه
ب - عوامل موثر بر اختلاف سن زن ومرد در هنگام ازدواج
1- سنتها و فرهنگ اختلاف سني زن و مرد در هنگام ازدواج حاكم بر هر جامعه
2- وضعيت تحصيلي و فرهنگي افراد جامعه
3- قوانين و مقررات حاكم بر جامعه
4- ميانگين سن ازدواج در جامعه
ج – عوامل موثر بر افزايش و كاهش ميزان ازدواج
1- وضعيت اقتصادي جامعه
2- پايين بودن سن ازدواج
3- پذيرش فرهنگ تجرد در جامعه
د – عوامل موثر بر ازدواج مجدد در زن ومرد
1- پذيرش فرهنگ چند همسري از سوي جامعه
2- ميزان طلاق در جامعه
3- ميزان از دست دادن همسر بدليل فوت در بين زنان و مردان
ه- عوامل موثر بر نسبت جنسي در جامعه
1- تعداد پسر و دختر مجرد هر گروه سني
2- تغييرات در الگوي باروري و افزايش و يا كاهش شديد رشد جمعيت
3- مرگ و مير و يا تلفات ناشي از جنگ در بين جنس مذكر
4- مهاجرت ها ي بي رويه جوانان به خارج از كشور
5- مهاجرت هاي بي رويه اتباع خارجي بي همسر به داخل كشور
6- مهاجرت هاي شغلي در بين جنس مذكر
مقايسه اختلاف سن زوجين و وضعيت تحصيلي زنان: براي بررسي وضعيت تحصيلي زنان در هنگام مطالعه و اختلاف سن زوجين در ابتدا سطح سواد افراد جامعه به سه گروه تحصيلي بيسواد شامل افراد بي سواد و تحصيل نامشخص گروه تحصيلي كمتر از ديپلم شامل ابتدايي راهنمايي دبيرستان و نهضت سواد آموزي و گروه تحصيلي بالاتر از ديپلم شامل ديپلم يا پيش دانشگاهي دانشگاهي و علوم حوزوي تقسيم گرديد.
بر اساس تقسيم بندي فوق مشاهده مي شود كه تعداد زيادي از افراد در گروه تحصيلي كمتر از ديپلم قرار مي گيرند و دو گروه ديگر كه بي سواد و بالاتر از ديپلم مي باشند جمعيت كمتري را شامل مي شوند.
برآورد وضعيت الگوي سني ازدواج در آينده كشور:
از آنجا كه اصولا تعداد متولدين پسر و دختر در بدو تولد تقريبا برابر مي باشد (نسبت جنسي حدود 105 مي باشد به بيان ديگر اختلاف احتمال پسر زايي نسبت به دختر زايي حدود 5/2 درصد مي باشد) در صورتي كه افراد هر گروه سني با هم سن خود ازدواج نمايند تعادل تقريبا در جامعه برقرار مي گردد اما همانگونه كه در منحني هرم سني ملاحظه مي شود تعداد متاهلين از هر گروه سني در بين خانمها بيش از آقايان مي باشد علت اين پديده نيز بخاطر اختلاف سني مردان و زنان در هنگام ازدواج مي باشد. با توجه به رشد مثبت جمعيت در گروه سني متولدين قبل از سال 1364 طبيعي است كه تعداد خانمهاي متاهل هر گروه سني در مقايسه با مردان متاهل از همان گروه سني بيشتر باشند.
در نتيجه تعداد افراد مجرد مرد از هر گروه سني بيش از افراد مجرد زن از همان گروه سني مي باشد ليكن با توجه به الگوي سني ازدواج حاكم بر جامعه كه مردان با زنان 5 سال كمتر از خود ازدواج مي نمايند علي رغم بيشتر بودن تعداد مردان در عمل تعداد زنان بيشتري براي ازدواج وجود دارند كه در جامعه شانس ازدواج كمتري را خواهند داشت مگر آنكه به ازدواج به طريقه چند همسري تن دهند.
در گروه سني متولدين بعد از سال 1364 اوضاع بر خلاف گروه فوق اتفاق مي افتد بدين صورت كه بدليل افت شديد رشد جمعيت تغيير در شكل هرم و فرو رفتگي در قاعده هرم اتفاق افتاده است و مي توان پيش بيني كرد كه عليرغم برابري جمعيت هاي زن و مرد در هر گروه سني، بدليل وجود اختلاف سني هنگام ازدواج كه بطور معمول 5 سال مي باشد در صورتي كه اين الگو همچنان ثابت باقي بماند تعداد زيادي از مردان گروه هاي سني ياد شده هرگز موفق به ازدواج نخواهند شد اين موضوع بدليل نبودن زنان در معرض ازدواج ازگروه 5 سال كمتر به تعداد كافي مي باشد.آغاز بحران:
با توجه به شرايط فرهنگي حاكم بر جامعه اسلامي كشور ما بطور قطع مي توان نتيجه فوق را آغاز بحران بزرگ اجتماعي بحساب آورد و انتظار داشت علاوه بر ايجاد عوارض فردي براي افراد مجرد از قبيل مشكلات روحي و اضطراب براي خود و خانواده زمينه هاي فساد اخلاقي در درجه اول خود اين افراد و در ادامه عوارض متعددي از قبيل افزايش آمار طلاق و غيره را در كل جامعه انتظار كشيد.
لازم به ذكر است توصيه به ازدواج هم سن مي تواند ميانگين اختلاف سن ازدواج را در جامعه به سوي اصلاح و پيشگيري از عدم توازن در هرم سني سوق دهد.
پيشگيري:
مهمترين راهكار موثر براي پيشگيري از اين معضل بزرگ و خزنده اجتماعي تغيير در الگوي سني ازدواج و كاهش اختلاف سن زوجين در هنگام ازدواج مي باشد اين تغيير بايد در اسرع وقت و با ابزارهاي قانوني و تبليغي مناسب انجام شود تا تاثير گذار واقع گردد بدين منظور اقدامات زير پيشنهاد مي گردد:
1- آگاهي و تشويق پسران براي ازدواج در سنين پايين (زيرا اختلاف سن ازدواج در افراد كمتر از 25 سال كم است)
2- تشويق و اعطاي تسهيلات به ازدواج درگروه هاي اجتماعي (مانند ازدواج هاي دانشجويي) كه ازدواج هاي هم سن در بين آنها رايج است.
3- آگاهي و تشويق خانواده ها براي اينكه دختران جوان خود را به افراد با اختلاف سني بالا ازدواج ندهند (اين موضوع باعث شود تا پسران به ازدواج با دختران هم سن خود روي بياورند)
4- ايجاد موانع قانوني براي جلوگيري از ازدواج دختران در سنين كمتر از 18 سال (بدليل اينكه اختلاف سني در هنگام ازدواج در آنها بالا است)
5- ايجاد موانع قانوني براي جلوگيري از ازدواج با اختلاف سني زياد
6- تشويق به ازدواجهاي دانشجويي و گروه هايي كه اختلاف سني در بين آنها پايين است از طريق دادن وام ازدواج و امكانات ديگر
7- ايجاد موانع قانوني براي ورود وخروج بي رويه افراد مهاجر كه منجر به تشديد عدم تعادل سني در جامعه گردد.
نتيجه گيري
آنچه كه اكنون كشور ما با عنوان بحران عدم تعادل جمعيتي با آن روبرو است شايد تا كنون هيچ كشوري با اين شدت با آن مواجه نبوده است پس از جنگ دوم جهاني آن هم با ابعاد بسيار كوچكتري مشكل فوق در كشورهاي درگير جنگ مشاهده شده و كشور چين كه بدنبال اتخاذ سياست تك فرزندي با نوع ديگري از آن روبرو مي باشد. كشورهاي غربي با توجه به بافت فرهنگي خود با آن به عنوان عامل كنترل جمعيت برخورد نموده و باعث بروز مشكلاتي در آن جوامع شدند گرايش به بي بند و باري افزايش آمار طلاق و سستي بنياد خانواده از اين موارد است كه جبران آن بسيار مشكل و به كار طولاني بروي چندين نسل را مي طلبد و شايد هرگز قابل جبران نيز نباشد آنچه كه در كشور ما با توجه به بافت فرهنگي جامعه قبول آن بسيار مشكل و عوارض آن دوچندان خواهد بود.
تجرد با توجه فرهنگ اسلامي و ملي حاكم در كشور ما بايد به عنوان يك بحران بزرگ اجتماعي با آن برخورد شود زيرا علاوه بر ايجاد مشكلات روحي و عاطفي در بين افراد مجرد مي تواند منجر به توسعه فساد اخلاقي و اجتماعي نيز گردد كه نتيجه آن صرفا متوجه افراد مجرد نخواهد بود بلكه ديگر اقشار متاهل جامعه نيز كه به ظاهر از تجرد لطمه نديده اند با عواقب آن روبرو خواهند شد مهمترين عوارض تجرد در جامعه افزايش آمار طلاق در بين متاهلين و بي ثباتي در خانواده ها و بدنبال آن افزايش جرم وجنايت و ناامني عمومي خواهد بود.
نكته بسيار مهم آن است راه حل ارائه شده بايد بسرعت به اجرا گذاشته شود در غير اين صورت نتايج آن چشمگير نخواهد بود چرا كه با گذشت هر سال تعدادي از افراد در معرض تجرد قطعي قرار خواهند گرفت.